سربازان جنگ نرم

امام خمینی(ره): ما مرد جنگیم .

سربازان جنگ نرم

امام خمینی(ره): ما مرد جنگیم .

حکم دادگاه بدوی "مجید توکلی " صادر شد


حکم دادگاه بدوی "مجید توکلی " صادر شد

خبرگزاری فارس: وکیل مدافع مجید توکلی از صدور حکم دادگاه بدوی موکل خود در شعبه 15 خبر داد.


محمد دادخواه وکیل مدافع مجید توکلی در گفتگو با خبرنگار حقوقی خبرگزاری فارس با اشاره به اتمام رسیدگی‌ها در مورد پرونده موکل خود گفت:‌ توکلی از سوی شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی تهران به تحمل 8 سال و 6 ماه حبس تعزیری محکوم شده است.
وی درباره اتهامات موکل خود اظهار داشت: توهین به مقامات مسئول نظام، اقدام علیه امنیت کشور و تبلیغ علیه نظام اتهامات توکلی است.
وکیل مدافع توکلی در ادامه خاطرنشان کرد: طبق قانون 20 روز زمان برای اعتراض به حکم صادره شده در دادگاه بدوی فرصت داریم که اعتراض هم خواهیم کرد.

* مجید توکلی کیست؟

مجید توکلی دانشجوی ورودی سال 83 رشته کشتیرانی دانشگاه امیرکبیر که چندی پیش به دلیل اقدامات غیرقانونی و ساختارشکنانه از دانشگاه امیرکبیر تهران به واحد تفرش این دانشگاه منتقل شده بود، روز 16 آذر به صورت غیرقانونی وارد این دانشگاه شده و موجب ایجاد اغتشاش و التهابات فراوان در این دانشگاه شد.
وی پس از پایان اغتشاشات در این دانشگاه در حالی که سعی می‌کرد با لباس زنانه از درب دانشگاه خارج شده و بگریزد توسط نیروهای انتظامی دستگیر شد.
توکلی از اعضای طیف غیرقانونی و افراطی علامه است که علاوه بر رادیوها و تلویزیون‌های بیگانه با گروهک تروریستی منافقین نیز در ارتباط بوده و اغتشاشات دانشگاه‌ها را ساماندهی می‌کرد.
سایت خبرنامه امیرکبیر متعلق به این طیف افراطی توسط فردی به نام "ر.ی " از عناصر وابسته به گروهک تروریستی منافقین اداره می‌شود و اعضای این طیف نیز غیر از این گروهک تروریستی با گروهک‌های تجزیه‌طلب همچون پژاک در ارتباط هستند.
بر اساس این گزارش، بازداشت مجید توکلی با لباس زنانه بار دیگر خاطره "بنی‌صدر " را برای ملت ایران تداعی کرد با این اختلاف که بنی‌صدر توانست با لباس و آرایش زنانه از کشور بگریزد، اما مجید توکلی با هوشیاری نیروهای انتظامی به چنگ افتاد.

لباس "لی " برای دختران و شلوارهای تنگ ممنوع است

دانشگاه هاردین سیمونز آمریکا: لباس "لی " برای دختران و شلوارهای تنگ ممنوع است

 دانشگاه هاردین سیمونز آمریکا ضوابط و مقررات خاصی را برای پوشش دانشجویان پسر و دختر در نظر گرفته و دانشجویان نسبت به رعایت این ضوابط ملزم هستند.


دانشگاه هاردین سیمونز آمریکا (Hardin simmons University) دستورالعمل‌های ذیل را برای پوشش دانشجویان دختر و پسر این دانشگاه در نظر گرفته است:

* مقررات پوشش غیر رسمی
یکی از مزایای کار کردن برای دانشگاه هاردین سیمونز، مقررات راحت پوشش برای ماه‌های تابستان است. به این منظور در عین حال که آرایش و آراستگی در حد متعارف مجاز شمرده شده، رعایت نهایت خوش‌سلیقگی از سوی کارکنان ضروری است. از آنجا که مفاهیم و برداشت‌های متنوع و بسیار متفاوتی از لباس کار غیر رسمی وجود دارد، برخی از مبانی این امر در زیر شرح داده می‌شود:

- تناسب پوشش، آرایش مناسب موها و بهداشت فردی شایسته محیط کار، بخشی از سیاست دانشگاه هاردین سیمونز است. تصویری که از نحوه پوشش افراد ایجاد می‌شود باید تصویر یک فرد دانشگاهی باشد. این بدان معناست که آراستگی و اعمال سلیقه مناسب در شکل ظاهری افراد، صرف‌نظر از محل خدمتشان در دانشگاه، امری ضروری است.
از تاریخ 12 می 2003 (22 اردیبهشت) تا 15 اوت (24 مرداد) 2003 مقررات عمومی پوشش مناسب در محیط اداری شامل موارد ذیل است:

- برای زنان پوشیدن لباس‌های لی مجاز نیست. ولی شلوار، دامن و لباس‌های کتانی، قابل قبول هستند.

- پوشیدن هرگونه تی‌شرت (اعم از تی‌شرت‌های دارای آرم دانشگاه HSU و غیر آن) زیر پیراهن، لباس‌های ورزشی، شلوارک، دامن شلواری، دامن‌های خیلی کوتاه، جوراب شلواری، شلوارهای تنگ و یا شلوار زیر مجاز نمی‌باشد. همچنین استفاده از کفش‌های ورزشی، تنیس و صندل‌های راحتی ممنوع است.

- لباس رسمی برای مردان عبارت است از: پیراهن یقه‌دار و آستین‌دار (بدون کراوات). علاوه بر این بلوزها، تاپ‌ها و پیراهن‌هایی که پوشیده می‌شوند باید به حد کافی بلند باشند که تا خط کمر را بپوشانند. استفاده از جوراب نیز الزامی است.

- لباس غیر رسمی در برگیرنده لباس‌های زیر، بادگیر، شلوارهای کشی و کاپری می‌شود.

- همچنین به خاطر داشته باشید که رئیس دانشگاه، معاونین وی و مسئولان ذی‌ربط ممکن است مقررات پوشش تابستانه را برای برخی رویدادهای خاص نظیر مواقع ثبت نام تغییر دهند.

- هرگونه پرسشی در مورد این مقررات را می‌توانید با «دفتر منابع انسانی دانشگاه» در میان بگذارید.

ابعاد تازه ای از رسوایی اخلاقی مهاجرانی عضو اتاق فکر جنبش سب


مهاجرانی به مرکز گفت‌وگوی تمدن‌ها رفت اما چندی نگذشت که رسوایی هتک حیثیت چند زن توسط او موجب خروجش از کشور شد.



جوان نوشت؛ "آقایان و خانم‌ها! این چیزی که در دستان من می‌بینید، یک ساعت است. من براساس حرکت ثانیه‌شمارهای این ساعت پنج دقیقه زمان می‌گیرم و در این پنج دقیقه از خدا می‌خواهم که جان مرا بگیرد... "
نفس‌های حاضران در سینه زندانی شد! چشم‌های نگران مؤمنان به وجود خدا منتظر پاسخ قاطع خداوند بود.

- "آقایان و خانم‌ها! پنج دقیقه تمام شد و من هنوز زنده‌ام. پس خدایی... "
این دیالوگ در سکانس آغازین فیلم "برد " و از زبان نقش اول این فیلم که شخصیت "موسولینی " را بازی می‌کند بیان می‌شود.
در این سکانس، موسولینی هنوز به قدرت نرسیده و یک فعال سیاسی است که رهبری یک حزب کمونیستی را بر عهده دارد.
"بنیتو موسولینی " رهبر فاشیست و دیکتاتور بزرگ ایتالیا را کمتر کسی است که نشناسد. این فیلم سینمایی، زندگی واقعی و مستند او را به تصویر می‌کشد.در ادامه فیلم، دختر جوانی به نام "آیدا دالسر " شیفته روحیات و شخصیت موسولینی می‌شود، موسولینی هم طی برخوردی اتفاقی که با این دختر جوان دارد، خودش را شیفته و دلداده او نشان می‌دهد.
به مرور ارتباطات بسیار نزدیکی بین آنها شکل می‌گیرد. در این گیر‌و‌دار، موسولینی تصمیم به انتشار یک روزنامه می‌گیرد، اما به دلیل مشکلات مالی نمی‌تواند کاری انجام دهد.
آیدا در حرکتی فداکارانه وسایل منزلش را می‌فروشد و پول آن را به موسولینی می‌دهد تا روزنامه‌اش جان بگیرد. موسولینی از او خواستگاری می‌کند و با قاطعیت می‌گوید که تا لحظه آخر کنار آیدا می‌ماند.
در این گیر‌و‌دار، یک روز که آیدا برای ملاقات موسولینی به دفتر کارش می‌رود متوجه می‌شود که او زن و بچه دارد! موضوعی که موسولینی آن را از آیدا پنهان نگه داشته بود. اما باز با این حال،‌آیدا وجود همسر او را می‌پذیرد و اعتراضی نمی‌کند. آیدا از موسولینی صاحب یک فرزند می‌شود، اما وقتی ماجرا را به او خبر می‌دهد درکمال ناباوری با عدم پذیرش موسولینی روبه‌رو می‌شود.
موسولینی پله‌های کسب قدرت را یکی پس از دیگری پشت سر می‌گذارد. آیدا به هر دری می‌زند که همسرش (موسولینی) او را طرد نکند. او که از همه جا ناامید شده دست به افشاگری می‌زند. موسولینی به قدرت می‌رسد و اولین اقدامش دستگیری آیدا و پسر اوست.
آیدا در بیمارستان روانی‌ حبس می‌شود و پسرش در زیرزمین کاخ موسولینی زندانی. آیدا دالسر در همان تیمارستان جان می‌بازد و پسرش نیز که در 20 سالگی به دستور موسولینی به بیمارستان روان‌پریش‌ها منتقل شده بود در همان‌جا می‌میرد، این در حالی بود که موسولینی در تمام سخنرانی‌هایش با هیجان و حرارت خاصی از "رعایت حقوق مردم و دیگران " دم می‌زد!
سکانس پایانی فیلم‌: موسولینی که با هیتلر متحد شده بود در جنگ شکست خورد و از حکومت ساقط شد. مجسمه او را به زیر کشیدند و با یک دستگاه پرس خرد کردند. همزمان با خرد شدن مجسمه موسولینی، دیالوگ او در سکانس نخست فیلم پخش شد: "آقایان و خانم‌ها! پنج دقیقه تمام شد، خدایی در کار نیست ". او فراموش کرده بود که پنج دقیقه خدا با پنج دقیقه ما انسان‌ها فرق دارد!
این نوشته عبرت آموز مقدمه‌ای بود برای ورود به یک ماجرای تلخ وطنی. ماجرایی که طی آن فردی که همواره از "رعایت حقوق شهروندی "، "احترام به حقوق بشر "، "مدارا "، " تساهل و تسامح " و‌ "پرهیز از پایمال کردن حق دیگران " دم می‌زند چگونه خودش حق مسلم یک انسان را پایمال و از مسؤولیت دولتی خود سوءاستفاده کرده است. ماجرایی که در جریان آن فردی که همواره خود را یک اصلاح‌طلب و دموکرات معرفی می‌کند، چگونه اصول مسلم اخلاقی و "حق الناس " را نادیده گرفته و با سوءاستفاده از موقعیت شغلی و اجتماعی خود، یک زن مسلمان و تحصیلکرده را سرگردان و بی‌پناه می‌کند.
این ماجرا مربوط به عطاءالله مهاجرانی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی (!) و سخنگوی دولت آقای خاتمی است که در آن دوران به "زینت الوزرا " شهرت یافته بود.
مهاجرانی بعد از کناره‌گیری از وزارت ارشاد به مرکز گفت‌وگوی تمدن‌ها رفت تا در آنجا دموکراسی و مردمسالاری و حقوق بشر را ترویج کند اما چندی نگذشت که رسوایی هتک حیثیت چند زن مسلمان توسط او موجب خروجش از کشور شد.
نکته قابل توجه اینجاست که وقتی خبر این وقایع منتشر شد، محسن کدیور- که مدام در دفاع از حقوق بشر سخن می‌راند و خودرا یک اندیشمند دینی می‌داند- در جایگاه برادر خانم این مقام دولتی به انتشاردهندگان خبر فجایع مهاجرانی تاخت و آنان را متهم کرد که به همسر خواهرش تهمت ناروا می‌زنند!اکنون مهاجرانی و کدیور هر دو در خارج کشور به سر می‌برند و بعد از فتنه پس از انتخابات خود را ابوذرهای میرحسین موسوی می‌خوانند که حرف‌های او را در بیرون ایران صریح‌تر و شفاف‌تر می‌زنند. آنچه در پی می‌آید رنجنامه یکی از زنان مسلمان و تحصیلکرده‌ای است که با فریب مهاجرانی، زندگی و آبروی خانوادگی‌اش در معرض تهدید قرار گرفت.
البته هدف از انتشار این رنجنامه به هیچ وجه سرک کشیدن در زندگی خصوصی این افراد نیست، بلکه هدف روشن کردن این واقعیت است که در پس چهره ظاهر الصلاح برخی مدعیان دموکراسی و حقوق بشر، چه دیکتاتورهایی قرار دارد که برای هوسرانی خود، حاضر به پایمال کردن زندگی و حیثیت دیگران می‌شوند.این دادنامه را مرور می‌کنیم و داوری را به عهده وجدان بیدار شما می‌گذاریم:
________________________________________

به نام پروردگار متعال و داور کائنات
حضرت آیت‌الله شاهرودی مقام معظم قوه قضائیه
احتراماً با اهداء سلام و تحیت
اینجانب ... همسر آقای دکتر سید عطاءالله مهاجرانی هستم که متأسفانه مورد ظلم و ستم از جانب ایشان قرار گرفته‌‌ام. لذا مشروح خواسته بحقم به پیوست این عریضه تقدیم می‌گردد. از آن مقام معظم و عالیقدر که از بزرگان حوزه‌های علمی و اسلامی هستند، استدعا دارم دستور بفرمایید ضمن جلوگیری از نفوذ اشخاص در تغییر روند قضایی پرونده‌های مطروحه نسبت به تسریع در کار و احقاق حقوق حقم اقدام نماید. مضافاً نیز استدعا دارم از آنجایی که نامبرده از مسوولان رده‌بالای نظام جمهوری اسلامی بوده ترتیبی اتخاذ فرمایید با رعایت کلیه جوانبی که صلاح می‌دانید توسط حضرتعالی یا به واسطه به وی تذکر داده شود رفع این مشکل را قبل از مطرح شدن در اذهان عمومی به شکل خداپسندانه و عادلانه دور از جنجال‌های مختلف حل و فصل و اینجانب را که هنوز هم قاطعانه قصد و تصمیم به ادامه زندگی شرافتمندانه و بی‌آلایش با ایشان را دارم از بلاتکلیفی خارج نماید.
قبلاً از عنایاتی که نسبت به این دخترتان مبذول می‌فرمایید کمال امتنان و تشکر را دارم.
با احترام و سپاس فراوان
امضا...
شرح ماوقع از ابتدا تاکنون:
اینجانب ... در سال 1379 طرح پیشنهادی پروژه دانشگاهم را برای حمایت مرکز گفت‌وگوی تمدن‌ها به آن مرکز ارائه کردم و در سمیناری شفاهاً برای آقای دکتر مهاجرانی طرحم را مطرح کردم و ایشان من را به مرکز گفت‌وگوی تمدن‌ها دعوت نمودند تا حضوراً با اینجانب در رابطه با پروژه‌ام صحبت نمایند.
بعد از مراجعه به دفتر ایشان با تأکید فراوان پیشنهاد کردند عنوان مشاوره پروژه‌ام را شخصاً به عهده بگیرند و با همکاری کانون پرورش فکری کودکان و آموزش و پرورش و ارشاد اسلامی و خود مرکز گفت‌وگوی تمدن‌ها طرحم اجرا شود. در جلسه دوم ایشان با اصرار از اینجانب پیشنهاد همکاری نزدیک در مرکز به عنوان کارشناس گروه هنر مطرح نمودند که پس از آن در گروه هنر مرکز مشغول به کار شدم. در مدت اشتغال در آن مرکز مورد توجه ایشان بودم که این را دلیل بر پشتکار خودم در کار می‌دیدم. بعد از مدتی عنوان دبیری گروه هنر را به من دادند. بعدها متوجه شدم که توجه ایشان توجه پدری و در حالت همکاری اداری نمی‌باشد.
پرونده‌هایی که وی شخصاً به اینجانب برای رسیدگی می‌دادند و تأکید داشتند خودم بررسی کنم، در لابه‌لای پرونده‌ها شعرهایی بود که با تاریخ و دست خط خودشان نوشته شده بود. من فکر می‌کردم آنها همه در رابطه با کار می‌باشد. بعدها متوجه شدم شعرها هیچ ارتباطی با کار ندارند. زیرا پس از مدتی ایشان با حالت زیرکانه و مظلومانه‌ای به من گفتند که از روز اول که شما را دیدم، دیگر دلم مال خودم نیست و به شما علاقمند و شیفته شده‌ام و تحت تأثیر متانت و نجابت شما قرار گرفته‌ام. من جا خوردم. هرگز چنین چیزی را تصور نمی‌کردم.
به وی گفتم آقای مهاجرانی من یک زن شوهردار هستم. ثانیاً شما مرد متأهلی هستید و با وجود موقعیت خاص اجتماعی که دارید، اصلاً فکر نمی‌کردم چنین افکاری و تصوراتی در ذهن شما که فردی با مسؤولیت اجتماعی و سیاسی بالا هستید، باشد. ‌ایشان در جواب گفتند من به شما علاقه‌مندم و نمی‌دانستم شما شوهر دارید. مطرح کردم مگر شما در جریان پرونده اینجانب در مرکز نمی‌باشید!؟ (قابل ذکر است اینجانب با همسر سابقم مدت طولانی اختلاف داشتم که بر این اساس، پرونده تقاضای طلاق در دادگاه تبریز مطرح بود، لیکن مراتب پرونده طلاق را به کسی نگفته بودم و آن وقت هم نگفتم).
با توجه به شرایط زندگی و اختلاف با همسر سابقم سعی کردم حتی از اشتغال در آن مرکز کناره‌گیری کنم. [ اما] با مخالفت شدید ایشان مواجه شدم لیکن به هر بهانه رفت و آمد به دفتر ایشان را برای امور اداری به حداقل رساندم. ولی ایشان در موضع مدیریت من را به دفتر احضار می‌کردند. بعد ازمدتی که سیر موفقیت اینجانب در پرونده مطروحه طلاق پیش آمده بود، مزاحمت‌های همسر سابقم در محل کارم باعث شد ایشان کاملاً در جریان زندگی و مشکلات زندگی من قرار گرفتند و با همکاری حراست مرکز، سعی در رفع مزاحمت‌ها و اذیت و آزار همسر سابقم درمحل کار شدند.
وقتی متوجه شدند که من مدتی است در شرف طلاق هستم، من را به دفتر شان می‌خواستند و دل من را گرم به تصمیم می‌کردند. در صورتی که من از سال‌ها قبل تصمیم به طلاق داشتم، ولی ایشان دل من را گرم به تصمیم‌گیری جدی‌تری می‌کردند. حتی زندگی پسر بزرگ خودشان را که قبلاً طلاق گرفته بود را برای من مثال می‌زدند.
‌به‌رغم ظلم فراوانی که شوهر سابقم همواره برایم ایجاد و اجرا کرده بود از ابتدا نگرانی از آینده، بعد از طلاق و تشدید مزاحمت‌های همسر سابقم را داشتم. ایشان به من قول دادند که من شخصاً تو را حمایت می‌کنم که بتوانی بر مشکلات فائق گردی. در صورتی که تمام تشریفات قانونی طلاق به نفع اینجانب قبلاً فراهم شده و پس از مدتی رأی طلاق صادر گردید.
بعد از طلاق ایشان بلادرنگ از من خواستگاری کردند. من که شکسته شده بودم خیلی ناراحت شدم و جواب رد دادم. اصرار و پافشاری و ابراز علاقه از جانب ایشان همچنان ادامه داشت. این ابراز علاقه و توجه به حدی رسید که همکاران متوجه توجه بیش از حد ایشان به اینجانب شدند. شرایط موجود در جو اداره، من را آزار می‌داد. وقتی به ایشان انتقال دادم، ایشان پیشنهاد دادند که بهتر است روی پیشنهاد من جدی فکر کنی تا مشکلات دیگر پیش نیاید. می‌گفتند اصلاً با همه مطرح می‌کنم که به تو علاقه دارم و قصد دارم با تو ازدواج کنم!
چندین بار به صورت اتفاقی حتی به منزل آمدند. مانده بودم چه عکس‌العملی داشته باشم. در مقابل تعجب من اظهار می‌داشت که برای جلوگیری از جو اداره بهتر است صحبت‌هایی خارج از مرکز با تو داشته باشم. ایشان هر باره با مخالفت من با ازدواج مواجه می‌شد و تأکید می‌کرد که پیشنهاد من را جدی بگیر. برای پافشاری درخواست خود به تبریز منزل پدرم آمدند (توضیحات مفصل حضور ایشان در تبریز در پرونده مطروحه اینجانب در دادسرای ... و نزد آقای ... موجود می‌باشد).
آقای مهاجرانی در جواب رد خواستگاری از من اصرار و پافشاری بیشتر می‌نمودند. تا زمانی که در تیرماه 1380 من به مدت یک شب بازداشت شدم. در آن زمان حتی فکر می‌کردم که این بازداشت شاید به علت مخالفتم از جانب خود ایشان یا با توجه به جو اداره از طرف خانمشان اقدام شده باشد. من وقتی موضوع بازداشتم را با وی مطرح کردم. ایشان کاغذی را تحت عنوان صیغه‌نامه که در آن مطالب از پیش نوشته شده و در رابطه با محرمیت طرفین بود به من ارائه کردند.
بعد از رد شدید من به پذیرفتن آن نوشته، ایشان گفتند که نوشته همراهت باشد برای مصلحت که اگر مجدداً چنین شرایطی پیش آمد آن را ارائه کن. تأکید داشت در قبال آن، تو هیچ تعهد زوجیت نسبت به من نداری و فقط ورق کاغذی است که بنابر مصلحت به همراه داری، چون نه صیغه‌ای خوانده شد و نه رابطه غیر شرعی داشتیم. من آن را امضا نکردم. او مطرح کرد که این مشکل به خاطر من برای شما ایجاد شده صلاح است برای رفع مشکل ورق را امضاء کنی. من نپذیرفتم و امضا نکردم. جو اداره بسیار بد و سنگین شده بود و از گوشه و کنار، مطالبی در رابطه با تهدید همسر ایشان به گوشم می‌رسید.
ایشان همچنان اصرار به ازدواج داشت و قرار بود مجدد در نیمه شعبان سال 81 به طور جدی‌تر با خانواده من با عزیمت به تبریز موضوع را تمام کند. ایشان می‌گفت بی‌تو نمی‌توانم زندگی کنم. مراسم ازدواجمان را در میدان آزادی می‌گیریم و صندلی مدارس را جمع می‌کنم. همه را دعوت می‌کنم و با افتخار اعلام می‌کنم که تو همسر من هستی. شعرها همچنان در فضای بسیار عاشقانه و به قول خودمان آسمانی ادامه داشت و تعدادش به 200 غزل رسیده بود. همه در وصف من یا مخاطب به من بود. در مقابل علاقه و عشق زیاد او نسبت به من، و چشم‌اندازی از زندگی عالی مشترکی که برایم ترسیم کرده بود و در شرایطی که ایشان را فردی مومن و مورد تأیید نظام می‌دیدم، تردیدی در گفته‌هایش نداشتم. این خصوصیات باعث باور و اعتمادم نسبت به او شده بود.
رفته رفته پس از مدت‌ها ‌احساس علاقه و تمایل نسبت به ازدواج در من ایجاد شد و به ایشان در جواب چندین بار خواستگاریش جواب مثبت دادم و گفتم باید با خانواده‌ام مشورت کنم. چون من یکبار در زندگی شکست خورده‌ام. موضوع را به طور مشروح با خانواده‌‌ام مطرح کردم. خانواده‌ام به شدت با این وصلت مخالفت کردند که چندین مرتبه دکتر مهاجرانی تماس تلفنی با خانواده‌ام داشتند. نهایتاً رضایت آنها را جلب کردند که حضوراً و به طور مفصل با پدر و مادرم صحبت کنند.
چندین بار طی جلساتی در مرکز با پدرم و مادرم صحبت شد ولی خانواده‌ام همچنان مخالف بودند. ولی اصرار و پافشاری وی بر این شد که ایشان به تبریز بیایند و جدی‌تر و قطعاً صحبت را برای ازدواج تمام کنند. ولی من تصمیمم را گرفته بودم و قرار بر این شده بود که نیمه شعبان با حضور در تبریز و جلب رضایت خانواده، عقد برای ازدواج رسمی و دائمی انجام شود. در روز قبل از موعد مقرر، به مدت 36 روز بازداشت شدم و در فشار بازداشت موقت که به عنوان رابطه نامشروع در معرض اتهام بودم، متأسفانه پیشنهاد با سوء نیت ایشان در رابطه با ارائه کاغذ عادی صیغه واهی را بنابر آن شرایط پذیرفتم.
دلایل سوء نیت ایشان این است که اولاً حد صیغه‌ای جاری نشده بود. ثانیاً تاریخ درج شده در صیغه از تاریخ اسفند 80 به مدت یک سال ذکر شده بود. در صورتی که برگه کاغذ در تاریخ مرداد سال 81 بعد از بازداشت اول من نوشته شده بود که بنده نپذیرفته بودم. قابل ذکر است نامه عادی تنظیم شده توسط وی دقیقاً گویای تصور صیغه واهی در زمان عده اینجانب با همسر قبلم بوده است که حین بازجویی در بازداشتگاه متوجه شدم. اکنون این سؤال برایم مطرح است که چرا و با چه قصد سوئی اصرار به پذیرفتن و امضای آن کاغذ داشت؟!... بعد از آزادی‌ام از زندان که دلیل بازداشتم مبهم بود ایشان در ملاقاتی که با من داشتند مطرح کردند برای اینکه این جریانات ادامه پیدا نکند و برای شما دیگر مشکلی به وجود نیاید شما باید در رابطه با پیشنهادم که مدت‌هاست بر آن اصرار دارم جدی‌تر فکر کنی و تصمیم بگیری.
در پی تأکید و پیشنهاد مجدد ایشان خانواده‌ام را در جریان گذاشتم و در ملاقاتی که در تهران پدر ومادرم با او داشتند، پدرم مؤکداً بعد از صحبت‌های دکتر که موضوع ازدواج را مطرح کرده بود، گفتند: آقای دکتر مهاجرانی اگر به‌خاطر مشکل پیش آمده قصد ازدواج با ... را داری من هرگز قبول نمی‌کنم. تاوان مشکل پیش آمده را خودم با تمام مشکلاتش به دوش می‌گیرم. ولی حاضر نیستم دخترم را از چاله به چاه بیندازم. اگر جدی قصد زندگی با دختر من را داری پا پیش‌بگذار. دل دختر من هنوز زخمی واقعه نافرجام زندگی قبلی‌اش است. تو هنوز زندگی دیگری هم داری به جوانب این قضیه فکر کردی؟ اگر توان ایجاد عدالت و مساوات و امنیت برای دخترم را داری و می‌توانی زندگی عالی برای او بسازی و رضایت همسرت (همسر اولت) را جلب کنی پا پیش بگذار. اگر درست فکر نکردی منصرف شو.
دکتر در جواب، میزان علاقه‌اش نسبت به من را گفت و مؤکداً گفت واقعه نافرجام نبوده، در زندگی هر کس پیش می‌آید و من کاملاً در جریان زندگی‌اش هستم و قصد دارم که تلخی زندگی قبلی ... را که لطمه زیادی به او وارد کرده، جبران کنم. درباره برقراری مساوات و عدالت به تمام جوانب کار فکر کردم که کاملاً در زندگی پیاده خواهم کرد. او قسم خورد و به پدرم قول داد و گفت رضایت ... (همسر اول مهاجرانی) را می‌گیرم او در جریان تصمیم ازدواج من است و کمی زمان لازم دارم. من هرگز بدون ... نمی‌توانم زندگی کنم. زندگی بدون ... برایم مفهوم ندارد و دلیلش به تصمیم مجدد بر این ازدواج را علاقه زیاد دانست به من و دیگر اینکه گفت من با ...(همسر اول) زیست می‌کردم ولی با ... معنای زندگی را می‌فهمم و زندگی می‌کنم.
ایشان خواست عاقدی به طور خصوصی عقد را جاری کند و ثبت با مراسمی در تبریز انجام شود. عقد دائم 3 دی 1381 با حضور والده اینجانب و عاقد با مهریه و شرایط مندرج در عقد نامه جاری شد. قابل ذکر است خانواده من مهریه و شرایط سخت قرار دادند که اگر تردید دارد و جدی نیست منحرف شود ایشان تمام موارد را پذیرفتند و صیغه عقد دائم انجام شد و تعدادی نیز عکس در مراسم گرفته شد که ضمیمه می‌باشد. قرار بود بلافاصله عاقد مراحل لازم برای ثبت را انجام دهد تا در اسرع وقت ثبت شود. ولی 2 روز بعد از عقد ایشان از ثبت عقد منصرف شدند. شخصاً با عاقد تماس گرفتند و خواستند هیچ اقدام دیگری تا اطلاع بعدی ایشان انجام ندهند.
از ما 2 ماه فرصت جهت ثبت خواسته بودند. 2 ماه 4 ماه شد و روابط زناشویی ما به صورت طبیعی ولی پنهان بود. در این مدت عدم اقدام ایشان برای ثبت ما را واداشت تا با حضور در اراک خانواده پدری او را مطلع کرده‌ و واسطه کنیم که او را اخلاقاً ملزم به ثبت کنند که متأسفانه در اراک با انکار شدید از جانب ایشان و تهدید به مرگ و زندان انداختن من و حتی خانواده‌ام و هتک حرمت از طرف خانم ... مواجه شدیم. ایشان ادعا می‌کرد که حتی بازداشت‌های انجام شده کلاً توسط وی ایجاد شده و به همان سادگی خانواده من را نیز بازداشت می‌کند و این گفته‌ها از جانب ایشان با تجربه تلخ 36 روز بازداشت من، وحشت تکرار شرایط آن دوران، عدم اطمینان از امنیت جانی، روحی، فکری من و خانواده‌ام شده که حتی ما از خرید روز مره و عادی عاجز کرده است. آقای دکتر هم که کاملاً منکر بودند که اصلاً من به عنوان همسرش وجود دارم و می‌گفتند که هیچ نسبتی با ایشان ندارم و ما را متهم کرده بودند که از جانب جایی برای خراب کردن موقعیت او و همسرش این ادعا را داریم.
آنها عکس‌های عقد را ترفندی کامپیوتری و سند عادی ازدواج را ساختگی اعلام می‌کردند. حتی می‌گفتند که من مقطعی در شرایط روحی و احساسی خاص بودم و حالا منصرف شدم. او بدون در نظر گرفتن شرایط آبرویی من و خانواده‌ام نه تنها با احساس من بلکه با آبروی من مثل عروسکی که مقطعی برایش جالب و دوست داشتنی بودم برخورد می‌کرد. آن هم با زندگی واقعی و جدی من و امثال من... ایشان قاطعانه منکر زوجیت ما هستند.ما اردیبهشت سال جاری به دادگاه خانواده مراجعه کرده و دادخواست ثبت واقعه ازدواج را تحت شماره پرونده ... مطرح است به دادگاه تقدیم نمودیم.
بعد از اطلاع آنها از این دادخواست، موانعی در روند پرونده ایجاد کردند از جمله: ‌انصراف و استعفاء وکیل سابقم از پیگیری و تعقیب پرونده که مجبور شدم مجدداً وکلای جدیدی انتخاب کنم. و همچنین با تأخیر افتادن پاسخ نامه‌ای که به عنوان نیابت قضایی احضار عاقد به عنوان شهود به دادگستری تبریز ارسال و وقت احتیاطی به تاریخ 26/6/82 مشخص شده بود و تاکنون نیز از قرار اطلاع پیوست پرونده نشده است. (نامه از تبریز برگشت خورده ولی...) خوشبختانه بنا به درخواست مجدد وکلای اینجانب، عاقد قبل از فرا رسیدن وقت احتیاطی شخصاً به دادگاه دعوت و نسبت به تأیید جاری شدن عقد دائم با صداق و شروط ضمن عقد اقدام نمود لیکن مجدداً 2 مرحله وقت احتیاطی مقرر شده و در جلسه‌ای هم که با آقای دکتر ... سرپرست مجتمع قضایی ... داشتیم باز تغییری در روند پرونده ایجاد نشد و به موارد جزئی ماه‌‌ها پرونده به تأخیر افتاد.
آقای ... جلساتی با خانم ... و آقای مهاجرانی داشتند. آخرین وقت اعلام شده برای 2 اسفند و قبل از پایان رسیدن وقت بعد از 10 ماه قاضی پرونده خانواده اعلام نمودند دادخواست از نظر شکلی رد است و باید به طرفیت خانم اول هم دادخواست داده می‌شد. با شرایط خاصی که ایشان دارند موضوع همه جا زبانزد شده و آبروی من در اجتماع تحت الشعاع قرار گرفته. و در این شرایط بسیار خاص، ثبت واقعه ازدواج و ترک انفاق شکایت کیفری نمودم. چون از جانب تهدیدهای خانم ... اصلاً احساس امنیت نمی‌کردم و هر لحظه گمان می‌کردم ممکن است تهدیدها را عملی کند و خود دکتر نیز چندین بار گفته بود با رقیب خطرناکی طرف هستی، او خیلی بیرحم است حتی به راحتی می‌تواند دستور قتل چندین نفر را صادر کند. مطرح کردن چندین بار این مطلب باعث شد تا نسبت به عدم امنیت از جانب خانم ... نیز شکایتی بنویسم و این پرونده تحت شماره ... در دادسرای ... توسط آقای ... و آقای ... پیگیری می‌شود.
بنابه درخواست دکتر مهاجرانی در جلسه‌ای که توسط مرجع قضایی در دفتر ... برگزار شد ایشان خواسته بودند جلسه بدون حضور وکلای اینجانب برگزار شود. در آن جلسه بعد از مذاکرات فراوان و ساعت‌های طولانی صرف وقت دکتر مهاجرانی مجدداً منکر زوجیت ما شد و خانم ... نیز منکر تهدیدهای مکرر خود شد. آنها ادعای صوری بودن عقد و عکس‌های مجلس عقد را داشتند.بعد از بحث در این مورد دکتر مهاجرانی ادعا کردند که این عقد دائم نبوده و صیغه یکساله بوده و خانم ... نیز مدعی بودند که برای نجات خانم ... رضایت دادم جلسه عقد صوری با عکس‌های صوری انجام شود تا مدارکی برای دادگاه ... ایجاد شود.
البته قابل ذکر است قبلاً نزد آقای... در دادگاه ... اعلام کرده بودند که من (اینجانب) عکس‌ها را با کامپیوتر برای جو سازی علیه آنها ایجاد کرده‌ام. ولی در آن جلسه در حضور آقای ... دادستان محترم و آقای ... و آقای ... اعلام کردند با رضایت من عقد انجام شده و عکس گرفته شده. در پی آن جلسه بنابر اظهارات دادستان محترم قرار وثیقه (20 میلیون تومان برای آقای مهاجرانی و 10 میلیون تومان برای خانم ...) صادر شد و آنها پذیرفتند توسط بازپرس محترم شعبه ... سریعاً عاقد احضار شد و عاقد در محضر بازپرس مشروحاً در اظهارات خود صراحتاً ضمن تأکید اجرای صیغه شرعی عقد دائم فیمابین دکتر سیدعطاءالله مهاجرانی و اینجانب و همچنین تنظیم گواهی نکاحیه با رضایت کامل طرفین امضائات آقای مهاجرانی را نیز تأیید نمودند. صحت امضاء دکتر مهاجرانی در عقد نامه توسط کارشناس منتخب بازپرس اعلام شد (گزارش کارشناس امضاء ضمیمه می‌باشد) نظریه کارشناس در تاریخ 22/10/82 به آقای مهاجرانی ابلاغ گردید. ایشان پس از دریافت نظریه کارشناسی، مجدداً در خواست تشکیل جلسه بدون حضور وکلای اینجانب در حضور دادستان محترم به من را نمودند.
در آن جلسه ضمن اعتراف و اقرار به صحت نکاح دائم و تأیید امضائات خود اعلام نمود من حاضرم با ایشان به طور مسالمت آمیز صلح نمایم و پیشنهاد پرداخت مبلغ 50 میلیون تومان به صورت نقدی و غیر نقدی (خرید منزل مسکونی و ایجاد شرایط مناسب و پرداخت هزینه‌‌های تحصیل تا مقطع دکتری در خارج از کشور) را نمودند. که در مقابل اظهار نمودم من ادامه زندگی مشترک و طبیعی همانطوری که برایم در طی این مدت ترسیم کرده‌ را به هیچ وجه با منزل و یا هر موقعیت دیگری عوض نمی‌کنم. این پیشنهاد بی‌شرمانه‌ای بود برای من که خالصانه‌ برای زندگی جدی تن به این ازدواج داده‌ام.
ایشان بعد از رد جدی من نسبت به این پیشنهاد ننگین و ناراحتیم در قبال آن گفتند من ترا دوست دارم و می‌خواهم با تو زندگی کنم. شرایط را هموار خواهم کرد و در اسرع وقت (تا آخر همان هفته 29/10) اقدام به ثبت واقعه ازدواج خواهم کرد. تا به طور آزمایشی برای یک سال زندگی کنیم با این شرایط که تعهد دهم که بعد از آن طلاق بگیرم!!...) که شرط را نپذیرفتم. بعد از آن جلسه تا این لحظه اقدامی برای ثبت و شروع زندگی مشترک انجام نداده است. و در مقابل درخواست تغییر مهریه مندرج در عقد نامه را کرده‌ است!...
اکنون از آن مقام معظم و عالیقدر که از بزرگان حوزه‌های اسلامی هستید استدعا دارم دستور فرمایید ضمن جلوگیری از نفوذ اشخاص در تغییر روند قضایی پرونده‌های مطروحه نسبت به تسریح درکار نیز اقدام نمایند. از طرفی نظر به اینکه آقای دکتر مهاجرانی گذشته از رابطه غیر اخلاقی که با اینجانب معمول داشته و اینجانب را ابتدا در معرض تهمت‌های ناروا قرار داده همچنین حیثیت و آبرو و آسایش و آرامش خانوادگی اینجانب را به شدت به خطر انداخته است ایشان با عدم پذیرش ثبت واقعه ازدواج و امتناع از وظایف همسری (ترک انفاق و امتناع از وضایف معمول زندگی زناشویی) شرایط سخت زندگی را برایم ایجاد کرده است. بدین شرح که:
به بازی گرفتن حیثیت خانوادگی و اجتماعی اینجانب
عدم ثبت واقعه ازدواج
عدم ایفاء وظایف همسری
انکار زوجیت بعد از علنی شدن موضوع ازدواج
تهمت و بازی با آبروی اینجانب به منظور دفاع از خود
فریب در امر ازدواج در شرایط اول خواستگاری و انعکاس وضعیتی که قصد ازدواج و زندگی دائم با اینجانب دارد و ابراز وفاداری در حدیکه بیان نمودند بدون من نمی‌توانند لحظه‌‌ای زنده بمانند و بدون من به ادامه زندگی فکر نمی‌کند.
پس از تقویم دادخواست و اعلام شکایت کیفری پیشنهد طلاق با دریافت یک صد میلیون تومان که 50 میلیون به صورت آپارتمان و 50 میلیون بورس ادامه تحصیل تا مقطع دکتری و تأمین شغلی)
تهدید جانی و عدم امنیتی از طرف خانم ... و حمایت و مشارکت آقای مهاجرانی برای ایجاد فضاها و جریانات پیش آمده.
ایشان هنوز هم به عنوان یکی از مسوولان رده بالای نظام اسلامی می‌باشد.
اینجانب استدعا دارم:
توسط حضرتعالی یا به واسطه به وی تذکر داده شود که این مشکل را قبل از مطرح شدن در اذهان عمومی به شکل خدا پسندانه و عادلانه حل و فصل نمایند. و اینجانب را که هنوز هم قاطعانه قصد ادامه زندگی با ایشان را دارم از بلاتکلیفی خارج نماید.
ضمن رعایت انصاف و عدالت ترتیبی اتخاذ فرمایند که روند رسیدگی قضایی پرونده بر اساس موازین قانونی طی شده و از نفوذ اشخاص جلوگیری شود تا اینجانب به حقوق حقه خود برسم.
دادخواست تقدیمی ثبت و اقدام ازداج به طرفیت آقای دکتر مهاجرانی تهیه گردیده است و بر اساس قوانین موضوعه می‌باشد که متأسفانه ... علیرغم گذشت 10 ماه پس از احضار عاقد و اخذ اظهارات ایشان و انجام تحقیقات لازم بدون رعایت تشریفات قانونی به صرف اینکه همسر اول دکتر را طرفیت دعوی قرار نداده‌ام دادخواست را از نظر شکلی رد کرده‌ است که تقاضای عاجزانه دارم نسبت به بررسی تخلفات انجام شده دستور لازم را مبذول فرمایید.
با احترام فراوان ..

به‌خاطر فیلم «فقر و فحشا» ممنوع‌الورود به دوبی هستم!


ده‌نمکی: خوشحال می‌شوم کسی پیدا شود و رکورد «اخراجی‌ها» را بزند

 مسعود ده‌نمکی در پشت صحنه سریال جدیدش، گفت: مسئله من نه در سینما و در نه در تلویزیون رقابت نیست. فکر می‌کنم آدم‌ها حرف‌ها‌‌ی خودشان را دارند و جای دیگری را تنگ نمی‌کنند و به شخصه، حتی خوشحال می‌شوم که در سینما کسی پیدا شود و رکورد «اخراجی‌ها» را بزند.

مسعود ده‌نمکی عصر امروز در جمع خبرنگارانی که پشت صحنه سریال تلویزیونی «دارا و ندار» حاضر شده بودند حضور یافت و در خصوص ویژگی‌های سریال نوروزی خود با خبرنگاران به گفت‌وگو پرداخت.

* تلویزیون، در بدترین شرایط یک کار بین 7 تا 10 میلیون بیننده دارد
براساس این گزارش، ده‌نمکی در شروع صحبت‌های خود در خصوص خط کلی داستان گفت: ترجیح می‌دهم خط کلی داستان همانی باشد که پیش از این اعلام شده بود و تأکید من هم این بود که به همان کلیات بسنده کنیم چرا که فیلم‌نامه «دارا و ندار» تا امروز سه بار بازنویسی شده است که هر بار با تغییراتی همراه بوده و در اجرا نیز فیلمنامه بازهم تغییر می‌کند، به همین دلیل می‌‌کنیم تازگی و طراوات کار همچنان حفظ شود.
ده‌نمکی همچنین در خصوص تفاوت‌های کار در سینما و تلویزیون اظهار داشت: تفاوت‌های زیادی میان مدیوم سینما و تلویزیون وجود دارد و اولین تفاوت آن در بحث مخاطب است، چرا که ما در سال‌های اخیر در سینما با یک ریزش مخاطب مواجه بوده‌ایم، اما در تلویزیون، در بدترین شرایط یک کار بین 7 تا 10 میلیون بیننده دارد که گاهی به 50 میلیون نفر هم می‌رسد و به همین دلیل، شرایط کار در تلویزیون هم سخت‌تر از سینما است و هم وسوسه‌برانگیز است.
وی تأکید کرد: شاید اولین دلیل همین احترام به مخاطب است که فکر می‌کنم در مدیوم تلویزیون نیز می‌شود حرف‌های متفاوت زد، چرا که در چند سال اخیر تلویزیون در بیان موضوعات پیش‌قدم‌تر بوده است و سعی می‌کنیم با بیان طنز بخشی از مشکلات را بیان کنیم.

* مسئله من نه در سینما و در نه در تلویزیون رقابت نیست
کارگردان سریال تلویزیون «دارا و ندار» همچنین در ادامه سخنان خود در پشت صحنه سریال «دارا و ندار» در خصوص رقابت با سایر سریال‌های نوروزی گفت: مسئله من نه در سینما و در نه در تلویزیون رقابت نیست و فکر می‌کنم آدم‌ها حرف‌ها‌‌ی خودشان را دارند و جای دیگری را تنگ نمی‌کنند و به شخصه، حتی خوشحال می‌شوم که در سینما کسی پیدا شود و رکورد «اخراجی‌ها» را بزند. در تلویزیون نیز ما سعی کرده‌ایم بهترین‌ها را دور هم جمع کنیم تا کار جدیدی ارائه دهیم، به همین دلیل قرار نیست کار ما با سایر کارها مقایسه شود و امیدوارم هرکسی هرکاری که می‌کند از ما موفق‌تر باشد.

* علت عدم حضور عوامل «اخراجی‌ها» در «دارا و ندار»
ده‌نمکی همچنین در پاسخ به سؤالی در خصوص حضور عوامل «اخراجی‌‌ها» در «دارا و ندار» گفت: در این کار به جز 2 تا 3 نفر از مجموع 40 بازیگر اصلی از «اخراجی‌ها» نیستند و به هر حال این خودش یک شگرد و روند غیر قابل پیش‌بینی بود که شاید اگر این سریال کار خوبی شود نشان می‌دهد پتانسیل بازیگران ما خیلی زیاد است.
این کارگردان سینما و تلویزیون همچنین در خصوص عدم حضور «جواد رضویان» و بازیگران شناخته شده طنز در «دارا و ندار»‌ گفت:‌ «جواد رضویان» به دلیل مشکلات شخصی نتوانست در کار حضور پیدا کند اما بقیه بازیگران به این منظور انتخاب شده‌اند که یک مقدار مخاطب از بازیگران همیشگی طنز اشباع شده است و سعی کرده‌ایم از نقش‌ها آشنایی‌زدایی کنیم.
کارگردان سریال «دارا و ندار» همچنین درباره عدم حضور محمدرضا شریفی‌نیا در این پروژه و شایعات پیش آمده در این زمینه، گفت: ایشان همزمان در دو سریال بازی دارند و نقشی که برایشان در نظر گرفته بودیم احتیاج داشت تا سه ما به صورت تمام وقت کنار پروژه حضور داشته باشند و برخلاف اخبار برخی از سایت‌ها هیچ مشکلی با هم نداشتیم.

* به خاطر ساخت فیلم «فقر و فحشا» ممنوع‌الورود به دوبی هستم
وی همچنین در خصوص زمان فیلمبرداری کار در دوبی گفت: این موضوع هنوز مشخص نشده است اما من به خاطر ساخت فیلم «فقر و فحشا» ممنوع‌الورود به دوبی هستم و کار را در دوبی شخص دیگری پیگیری خواهد کرد اما اکثر صحنه‌های مربوط به دوبی را با استفاده از کروماکی در تهران تصویربرداری خواهیم کرد.

* 13 قسمت یک سریال برابر 7 کار سینمایی است
ده‌نمکی همچنین در خصوص دلیل پذیرش یک کار مناسبی در تلویزیون گفت: هیچ‌چیز این موضوع دست خودم نبود و یک مقدار در رودربایستی با تهیه‌کننده کار گیر کرده‌ام و از طرف دیگر دوست داشتم بین اخراجی‌ها 2 و 3 یک تجربه جدیدی داشته باشم که ساخت سریال این امکان را به من می‌داد و از طرف دیگر نیز بسیاری از افراد سینما به خصوص کسانی که در تلویزیون ناموفق بوده‌اند می‌گفتند که آمدن از سینما به تلویزیون سخت است و کار عادی نخواهد بود و ما نیز سعی کردیم کارمان عادی نباشد و توقع مخاطب را برآورده کنیم.
ده‌نمکی همچنین در خصوص این که آیا «دارا و ندار»‌ قطعاً به پخش نوروزی خواهد رسید یا خیر گفت: در کار تولید اگر مشکلی پیش نیاید طبق برنامه‌ریزی به نوروز خواهد رسید اما اگر حتی تداخلی یکی دو روزه در کار بوجود بیاید به نظر من کار به پخش نوروزی نخواهد رسید چرا که سبک فیلمبرداری ما با توجه به کاری که دوستان انجام می‌دهند و نوع دکوپاژهای سینمای کار یک مقدار سخت است و باید همان کار سینما برای این سریال در نظر گرفته شود، یعنی 13 قسمت یک سریال برابر 7 کار سینمایی است، در طی 3 ماه که امیدوارم بتوانیم قبل از نوروز کار را تمام کنیم.

آیا آش "آشپزباشی" سیاسی است؟



سریال آشپز باشی که از شبکه یک در حال پخش است حاوی تمثیل ها و نکات جالبی است.(۳۰یا۳۰)

 مضمون این سریال شبه طنز به این صورت است که زن و شوهری پس از سالیان سال سختی در ابتدای زندگیشان یک رستوران به نام "آشپزباشی" تاسیس می کنند. 
صاحبان رستوران "آشپزباشی" در حالی که فرزندانشان به زمان ازدواج و دوره تکامل خود نزدیک شده اند، گرفتار اختلافات خانوادگی می شوند.

در مورد دلایل پیدایش این اختلاف ها موارد زیر درخور توجه است: 

1- شروع این اختلاف ها بعداز پخش یک برنامه تلویزیونی است.
2- جنبش زنان و برتری آنها بر مردان نیز در این سریال به وفور دیده می شود.
3- مامور قانون جهت کاسبی به این رستوران مراجعه می کند.
4- ماموران و ناظمان رستوران جزء سهل انگارترین افراد رستوران به حساب می آیند.
5- جوانان این خانواده که هر کدام مسیر متفاوتی را انتخاب کرده اند، در این اختلاف درکنار مادر خود هستند. 

اگر موارد فوق را در کنار دیدگاه های محمدرضا هنرمند (کارگردان) سریال بگذاریم و به سایر آثار وی از جمله سریال طنز "کاکتوس" و فیلم سینمایی "مومیایی 3" که سرشار از کنایه است، نظری بی افکنیم و نیز حضور بازیگر اصلی سریال، خانم معتمد آریا را که در جریان انتخابات به عنوان مبلغ دیدگاه زنان در کلیپ آقای موسوی حضور داشته و از ایشان نیز طرفداری کرده است، تصادفی قلمداد نکنیم، محتویات بالا در این آش بوی خاصی به خود می گیرد. 

راستی چرا این اختلاف در خانواده بعد از 28 سال اتفاق افتاده است!

حضور سرزده رئیس دفتر رئیس جمهور در یک کنسرت

اسفندیار رحیم مشایی رئیس دفتر رئیس جمهور دوشنبه شب برای شرکت در یک کنسرت به تالار وحدت رفت.

به گزارش سرویس فرهنگ وهنر جهان، کنسرت "هلال کاروان" به آهنگ سازی سعید ذهنی که از 21دیماه در تالار وحدت در حال برگزاری است، زندگی امام حسین (ع) را به شیوه مدرن و با تلفیقی از نواختن سازهای کلاسیک همراه با قرائت قرآن و مداحی تعدادی از مداحان جوان روایت می کند.

گفتنی است این کنسرت بنا به برخی ملاحظات در شهرستانها اجرا نخواهد داشت.

البته سعید ذهنی دلیل اجرا نشدن این کنسرت در شهرستانها را عدم حمایت دولت از برنامه اش دانس

رهبرمعظم انقلاب: وظیفه همه موضع گیری شفاف و پرهیز از مواضع دوپهل


در دیدار مسئولان شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی و ستادهای دهه فجر؛

 رهبر معظم انقلاب اسلامی تاکید کردند: وظیفه همه بویژه خواص، در دوران فتنه و غبارآلود بودن فضا، موضع گیری شفاف و پرهیز از سخنان و مواضع دو پهلو و آشکار کردن مرز با دشمن است.


به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی رهبر معظم انقلاب، حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی امروز در دیدار مسئولان شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی و رؤسای ستادهای دهه فجر سراسر کشور، مهمترین ویژگی انقلاب اسلامی ایران و مراسم سالگرد انقلاب در سی سال گذشته را حضور انبوه و متحد مردم به عنوان عناصر اصلی شکل گیری انقلاب اسلامی و دلبستگی آنان به شعارهای اساسی انقلاب دانستند و تأکید کردند: در دوران فتنه و غبارآلود بودن فضا، وظیفه همه بویژه خواص، موضع گیری شفاف و پرهیز از سخنان و مواضع دو پهلو است.
رهبر انقلاب اسلامی دهه فجر را یک پدیده منحصر بفرد برشمردند و در تبیین این موضوع افزودند: علت منحصر بفرد بودن دهه فجر این است که در طول سی سال گذشته، سالگرد انقلاب اسلامی همواره با حضور انبوهِ مردمی بوده که عناصر اصلی پدید آورنده انقلاب هستند.
حضرت آیت الله خامنه‌ای حضور میلیون‌ها نفر در 22 بهمن هر سال را نشانه متکی بودن انقلاب به ایمان‌های مردم دانستند و خاطرنشان کردند: معنای این حضور انبوه و منسجمِ هر ساله این است که انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن، متکی بر مردم و ایمان آنان است و علت اصلی ناتوانی دشمنان در متزلزل کردن نظام اسلامی نیز همین موضوع است.
ایشان با اشاره به وحشت مخالفان نظام اسلامی، از این حضور خالص و گسترده مردمی با گرایشها و سلایق مختلف، در مناسبتهای گوناگون انقلاب به ویژه دهه فجر و 22 بهمن افزودند: دشمنان برای سرپوش گذاشتن بر این انسجام و وحدت تلاش دارند، با کمک عوامل خود، و در تبلیغات اینگونه وانمود کنند که انسجام و جهت گیری واحد مردم دچار انشقاق و چند دستگی شده است.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: در همین چارچوب در روز قدس که پایه و اساس آن در ضدیت با رژیم صهیونیستی است، گروهی معدود و فریب خورده، بر ضد موضوع فلسطین و به نفع رژیم صهیونیستی شعار دادند و در روز سیزده آبان نیز که روز برائت و نفرت ملت ایران از استکبار امریکایی است، بر ضد این حرکت و نظام اسلامی و اسلامیت شعار دادند.
حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه ملت ایران دلبسته به شعارهای اساسی انقلاب اسلامی است و عظمت ملت ایران نیز به برکت حضور مردمی در صحنه است، افزودند: جمهوری اسلامی با خواست و ایمان مردم شکل گرفته و تاکنون براساس همین خواست و ایمان با کمال اقتدار و احساس عزت و بی نیازی پیش رفته و از این پس نیز با اقتدار و عزت کامل بر همه دشمنان پیروز خواهد شد.
ایشان تأکید کردند: انقلاب اسلامی یک حقیقت برخاسته از سنت الهی است و تا هنگامی که متکی بر ایمان، عشق و علاقه مردم است، قدرتهای جهانی اگر با یکدیگر نیز متحد شوند نمی توانند صدمه ای به این انقلاب و مردم وارد کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای، 22 بهمن را متعلق به ملت ایران، امام بزرگوار (ره)، و شهدا دانستند و تأکید کردند: دشمن تلاش دارد این ثروت عظیم ملی را متزلزل کند، بنابراین باید با تمام قوا در صحنه بود و عاقلانه و مدبرانه حرکت کرد.
رهبر انقلاب اسلامی شناخت "لحظه و نیاز " و اقدام متناسب با آن را یک خصوصیت و ویژگی بسیار مهم برشمردند و خاطرنشان کردند: برخی از اهالی کوفه که با عنوان "توابین " چند ماه بعد از حادثه عاشورا قیام کردند و به شهادت رسیدند، به امام حسین (ع) ایمان داشتند و انشاءالله در نزد خداوند هم مأجور هستند اما آن وظیفه ای را که باید عمل می کردند، انجام ندادند زیرا "لحظه " و عاشورا را نشناختند.
ایشان، نهم دی امسال را یکی از "لحظه ها " دانستند و تأکید کردند: راهپیمایی نهم دی، نیاز لحظه ها بود که شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی به درستی اقدام کرد و مردم نیز بخوبی این نیاز را تشخیص دادند و 9 دی به یکی از قله های تاریخ انقلاب اسلامی تبدیل شد.
حضرت آیت الله خامنه ای 23 تیر سال 78 را نیز یکی دیگر از "لحظه ها " برشمردند و خاطرنشان کردند: راهپیمایی مردم در 22 بهمن با همه عظمتی که دارد، یک کار متعارف و دارای روال مشخص است اما راهپیمایی 23 تیر سال 78 و نهم دی امسال، یک کار متعارف نبود.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: شناخت موقعیت، و حضور در لحظه مناسب و مورد نیاز، اساس همه کارها است.
ایشان، موضع گیری شفاف و پرهیز از مواضع مبهم و دو پهلو را یکی از نیازهای مهم دوران فتنه و غبارآلودگی فضا دانستند و افزودند: دشمنان همواره مخالف شفاف بودن فضا هستند زیرا آنها در فضای غبار آلود و فتنه می توانند به اهداف خود برسند.
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: در شرایط کنونی همه جریانها و گرایش های سیاسی داخل نظام باید خط و مرز خود را با دشمن به صورت شفاف مشخص کنند و در این میان وظیفه خواص بویژه خواصی که تأثیرگذاری بالایی دارند، بیش از دیگران است.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: موضع گیری دو پهلوی خواص مطلوب نیست و خواص باید مواضع خود را در قبال سخنان و اقدامات دشمن، شفاف بیان کنند.
ایشان افزودند: وقتی سران استکبار و ظلم، و اشغالگران کشورهای اسلامی وارد میدان می شوند و موضع گیری می کنند، دو پهلو و مبهم سخن گفتن صحیح نیست زیرا باید مشخص شود، افرادی که داخل نظام جمهوری اسلامی هستند، چه موضعی دارند و آیا حاضر هستند از دشمن تبری بجویند؟
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: هنگامی که عده ای در فضای فتنه و غبارآلودگی، با زبان، اسلام را نفی و در عمل نیز جمهوریت نظام را نفی می کنند و انتخابات را زیر سؤال می برند، انتظار از خواص این است که مرز و موضع خود را شفاف مشخص کنند.
ایشان تأکید کردند: شفاف سازی، دشمنِ دشمن و غبارآلودگی کمک به دشمن است و این، یک شاخص و معیار برای عملکرد همه افراد و جریانها و به ویژه خواص است.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به توطئه هایی که در سی سال گذشته بر ضد انقلاب اسلامی وجود داشته است، افزودند: ملت ایران تاکنون با لطف و عنایت خداوند از گذرگاههای بسیار سختی عبور کرده است و از این پس هم عبور خواهد کرد.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه دشمنی ها با نظام اسلامی همچون گذشته در آینده نیز ادامه خواهد داشت، خاطرنشان کردند: اگر ملتی بیدار، آگاه، با عزم و متکی بر ایمان و همراه با رویش باشد بر همه توطئه ها غلبه خواهد کرد.
ایشان با اشاره به رویش های انقلاب افزودند: نسل جوان کنونی و جوانانی که حتی پیروزی انقلاب اسلامی و مقاطع مهم آن را ندیده اند، نوخاسته ها و رویش های انقلاب هستند که در مقایسه با نسل جوان اول انقلاب، بسیار بهتر و هوشیارانه تر عمل می کند.
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: با وجود همه توطئه ها، برگ و بار درخت مستحکم انقلاب روزافزون است.
ایشان همچنین با قدردانی از زحمات شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، این نهاد را یکی از کهن ترین و پرسابقه ترین نهادهای جمهوری اسلامی دانستند و افزودند: شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی براساس یک نیاز واقعی و صادقانه شکل گرفت و این نهاد در طول سی سال گذشته نیز همواره براساس شناخت لحظه و نیاز عمل کرده است.
رهبر انقلاب اسلامی، حضور آیت الله جنتی در رأس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی و اشراف وی بر کارها را یکی از عوامل اصلی حرکت این نهاد در مسیر صحیح و شناخت به موقع نیازها دانستند.
در ابتدای این دیدار آیت الله جنتی رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی ضمن اشاره به سابقه شورا و تشکیل آن در 12 مرداد 59، گزارشی از فعالیتها و عملکرد این نهاد در مقاطع مختلف بویژه در راهپیمایی نهم دی امسال ارائه از عملکرد بسیار خوب صدا و سیما در این رویداد مهم قدردانی کرد.

دانشجویان: خون دل پدران ما خرج مدیران دانشگاه آزاد می شد



خبرنامه دانشجویان ایران: جمعی از دانشجویان عدالتخواه بروجرد نسبت به مخارج میلیونی برای دکوراسیون حوزه ریاست دانشگاه آزاد واحد بروجرد به شدت انتقاد کردند.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»، جمعی از دانشجویان عدالتخواه بروجرد با صدور اطلاعیه‌ای نسبت به برخی اقدامات صورت گرفته از سوی ریاست دانشگاه آزاد واحد بروجرد در راستای اشرافگیری و نیز ولخرجی ها و تصرف در اموال بیت 

در بیانیه‌ای که از سوی این دانشجویان صادر شده، آمده است: دانشگاه آزاد واحد بروجرد اقدام به ساخت ساختمان اداری جدیدی در دانشگاه کرده و هزینه‌های نامتعارف و عجیبی را برای تهیه اقلام اتاق ریاست، حوزه ریاست و ... در نظر گرفته‌اند.

دانشجویان در تشریح دخل و تصرف های هنگفت در بیت المال آورده اند،‌ دانشگاه آزاد واحد بروجرد 954920000 ریال برای دکوراسیون حوزه ریاست شامل چوب و ابزار دیوار دکوراتیو حوزه ریاست به قیمت 434159500 ریال، چوب و ابزار سقف دکوراتیو حوزه ریاست به قیمت 322149500 ریال، کمد دیواری به قیمت 48356000 ریال، پارچه مخصوص دیوار آکوستیک آنتی‌باکتریال به قیمت 21255000 ریال و "موکت آلمانی ضداشتعال آنتی استاتیک ترافیکی " به قیمت 129000000 ریال هزینه کرده است.

این بیانیه می‌افزاید: دانشگاه آزاد واحد بروجرد که در استان محروم لرستان واقع شده، در اقدامی جالب و عجیب 5800000 ریال نیز برای تهیه "کاناپه تخت خواب‌شو " برای اتاق ریاست این دانشگاه هزینه کرده است که معلوم نیست رئیس دانشگاه در یک محیط اداری چه نیازی به کاناپه تخت‌ خواب شو دارد.

دانشجویان در ادامه تشریح اصراف در دانشگاه آزاد چنین گفته اند: همچنین مبلغ 83,862,600 ریال نیز از سوی دانشگاه آزاد برای تهیه اقلام اتاق ریاست دانشگاه آزاد واحد بروجرد شامل صندلی ثابت با روکش چرم مشکی، صندلی گردون کارشناسی با جک و مکانیزم 2 کاره و روکش چرم مشکی میز جلسه، صندلی گردون مدیریتی با جک و مکانیزم 2 کاره و روکش چرم مشکی میز جلسه، مبل سه‌نفره طرح مدرن آلفا اتاق جلسه با کوسن، مبل دو نفره طرح مدرن بتا اتاق جلسه با کوسن، مبل تک‌نفره طرح مدرن گاما اتاق جلسه با کوسن، میز عسلی کنار مبلی، میز جلو مبلی 4 کشو با پایه چرم هزینه شده است.

در بخش دیگری از بیانیه دانشجویان آمده است: مبلغ 99,158,100 ریال نیز از سوی این واحد دانشگاه آزاد مستقر در منطقه محروم بروجرد برای تهیه اقلام اتاق کنفرانس حوزه ریاست استفاده شده است.به گفته دانشجویان، اینها تنها بخشی از هزینه‌های دانشگاه آزاد واحد بروجرد برای دکوراسیون اتاق ریاست و حوزه ریاست است و در صورت لزوم بخش دیگری از این هزینه‌کردهای نامتعارف و عجیب به اطلاع عموم خواهد رسید.

این دانشجویان با اشاره به نامگذاری سال جاری به عنوان "سال اصلاح الگوی مصرف " از سوی رهبر معظم انقلاب، آورده‌اند: با توجه به بیانات مقام معظم رهبری در آغاز سال اصلاح الگوی مصرف و با توجه به اینکه استان لرستان و شهرستان بروجرد جزو استان‌های محروم کشور محسوب می‌شوند، این اقدام دانشگاه آزاد بسی جای تامل دارد و البته غفلت مسئولین ذی‌ربط در رسیدگی به امر فوق مزید بر علت شده است.

صادرکنندگان این بیانیه در پایان ضمن انتقاد مجدد از بروز چنین وقایعی در دانشگاه آزاد، و با اشاره به اینکه بودجه واحدهای دانشگاه آزاد از پول دانشجویان دختر و پسری که پدران آنها با زحمت و خون دل بسیار این هزینه‌ها را فراهم می‌کنند، تهیه شده است، بر اصلاح ساختار مدیریتی این دانشگاه برای جلوگیری از وقوع چنین اتفاقاتی تأکید کرده‌اند.

بر اساس این گزارش، دانشجویان صادر کننده این بیانیه ضمن تأکید مجدد مبنی بر اینکه موارد یاد شده تنها بخشی از هزینه‌های دانشگاه آزاد واحد بروجرد برای دکوراسیون اتاق ریاست و حوزه ریاست است، برای انتشار اسناد این هزینه‌کردها اعلام آمادگی کرده‌ا

عکس هایی جالب ازامام خمینی

کلاس آموزشی"چگونه یک فمنیست خوب شویم " در خانه شیرین عبادی


خبرنامه دانشجویان ایران: حلقه فمنیست های وابسته به شیرین عبادی در حال برنامه ریزی های گسترده برای ترم آینده دانشگاه های کشور و به صورت مخصوص تهران هستند.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»، حلقه نزدیکان شیرین عبادی با راه انداختن جلسات و محافل گسترده در دفاتر سابق متعلق به وی در حال برنامه ریزی گسترده برای ترم آینده دانشجویی کشور هستند.

بنابر گزارش های رسیده عمده این جلسات در منطقه یوسف آباد تهران و در یکی از دفاتر متعلق به جنبش زنان که پلمپ شده بود در حال برگزاری است.

حضور جمعی از افراد وابسته فکری به شیرین عبادی و جریان فمنیستی در این جلسات بیانگر برنامه ریزی های گسترده برای راه اندازی جریان دلخواه در سطح و کف دانشگاه ها است.

در حال حاضر عمده 10روش مدنظر این حلقه ها برای ترم آتی دانشگاه ها نسخه برداری از روش هایی است که پیش از این جریان فمنیستی برای اغتشاشات اخیر به کار بسته اما با اقبال روبه رو نشده بود.

لازم به ذکر است شادی صدر و شیرین عبادی از حامیان موسوی در انتخابات اخیر و نیز از تئوریسین های بخش زنان ستادهای موسوی بودند.

حضور فعال این دوشخص در تئوریزه کردن اهرم فشار زنان برای کودتای مخملی به حدی عیان شد که منجر به دستگیری دختر عبادی و شادی صدر در متن اغتشاشات اخیر بود.

شایان ذکر است شیرین عبادی برنده نوبل نیز سهم گسترده ای در به راه انداختن جنبش زنان ستاد موسوی با همکاری دختر یکی از مسئولین کشوری داشت.

قابل یاد آوری است در متن کیفر خواست دادگاه اغتشاشات اخیر نیز عبادی به علت هدایت بازوی زنان کودتای سبز متهم بود که البته پیش از محاکمه از کشور گریخت.

مصاحبه های عبادی و حلقه نزدیکش در بی بی سی و نیز دعوت زنان به حضور در صحنه اغتشاشات بسیار معروف است.

اما واکنش سرد زنان و دختران به خواسته های عبادی از جمله کشف حجاب در 17 دی نشان از عدم اقبال وی در جامعه دارد، لذا حلقه فمینیستی عبادی برای ادامه راه تنها محل بسط و اجرای افکار خود را دانشگاه دیده اند.

نویسنده نیویورک‌تایمز:حتی تصور تغییر حکومت در ایران را نکنید


خبرگزاری فارس: یک نویسنده آمریکایی با اشاره به اغتشاشات پس از انتخابات، ایده "تغییر رژیم " در ایران را بیش از حد خوش‌بینانه توصیف کرد و با ارائه دلائلی به دولت‌های غربی توصیه کرد که حتی تصور این موضوع را نکنند.


به گزارش فارس، "دیلیپ هیرو "، نویسنده روزنامه‌های دست راستی نیویورک‌تایمز و واشنگتن‌پُست در آمریکا با انتشار مقاله‌ای در پایگاه اینترنتی "آسیاتایمز "، به دوستان غربی خود توصیه کرد که حتی فکر تغییر رژیم در ایران را نیز نکنند. هیرو در این باره نوشت، اعتراضات در ایران دچار یکنواختی شده است و مخالفان در ایران فاقد یک درخواست واحد و عمده هستند.
مقاله‌نویس مذکور با اشاره به تعداد اندک افراد شرکت‌کننده در مخالفت با دولت ایران می‌نویسد، معترضان تهران در حال حاضر همچنان از همان افراد ساکن شمال این شهر هستند چرا که در میان معترضان به ندرت زنی را می‌بینید که پوشش و حجاب کامل داشته باشد؛ پوششی کامل که بیشتر زنان در جنوب شهر از آن استفاده می‌کنند.

* * * * *
نویسنده این گزارش ادامه می‌دهد: تصاویر معترضان در ایران که با نیروهای انتظامی مواجه می‌شوند، بعضا تحسین و همدلی ناظرین در غرب را بر می‌انگیزد. چنین تصاویری همچنین این فرضیه را در ذهن برخی در غرب ایجاد می‌‌کند که این می‌تواند مقدمه‌ای برای تغییر رژیم در تهران و تکرار تاریخ باشد. اما چنانچه به این فرضیه هدفمند بنگریم، متوجه خواهیم شد که بیش از حد خوش‌بینانه است. چرا که چنین فرضیه‌ای تفاوت‌های اصلی میان رویدادهای کنونی و وقایعی که در سال‌های 56 و 57 رخ داد را نادیده گرفته است؛ تفاوت‌هایی اساسی که به سرنگونی شاه ایران و تاسیس جمهوری اسلامی به رهبری آیت‌الله خمینی[ره] انجامید.

وی افزود: تاریخ نشان می‌دهد که یک جنبش انقلابی زمانی به پیروزی می‌رسد که 2 عامل مهم در کنار یکدیگر وجود داشته باشند؛ نخست اینکه چنین جنبشی از حمایت ائتلاف سطوح اجتماعی متفاوت برخوردار باشد و عامل دوم نیز اینکه چنین ائتلافی موفق به فلج کردن دستگاه حکومتی وقت شود.

این نویسنده آمریکایی تاکید می‌کند: امروز مساله‌ای که مطرح می‌شود این است که آیا اعتراضات خیابانی اخیر در ایران که به دنبال اعلام نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری آغاز شد، یک یا چند بخش جامعه ایران را درگیر کرده است یا خیر. شواهد تا کنون نشان می‌دهد حتی با وجود اینکه این اعتراضات برای اولین بار به روز مقدس عاشورا نیز کشیده شد، اعتراضات در ایران دچار یکنواختی شده است.
تا کنون آنچه مسلم است این است که تعداد زیادی از معترضان متعلق به قشر مرفه جامعه و از میان ساکنان شمال تهران هستند؛ کسانی که اغلب خویشاوندانی نیز در غرب اروپا و آمریکای شمالی دارند و اغلب تعطیلات خود را در غرب می‌گذرانند و به خوبی می‌توانند زبان انگلیسی را صحبت کرده و با رایانه به خوبی کار می‌کنند.
در پائیز سال 55 نیز چنین افرادی در اعتراضات خیابانی علیه شاه شرکت داشتند اما تفاوت عمده در تعداد این قشر بود. از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون در ایران با انفجار جمعیت متقاضی تحصیلات عالیه مواجه بوده‌ایم. در شرایطی که در سال‌های بین‌ 57 تا 77 جمعیت ایران دو برابر شد، شمار فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌ها 9 برابر شد و از حدود 430 هزار نفر در سال 57 به حدود چهار میلیون نفر در سال 77 رسید. شاید این بتواند توضیحی برای حجم وسیع اعتراضات و ظاهر یکپارچه آنان باشد.

دیلیپ هیرو می‌افزاید: حال سئوالی که کارشناسان باید پاسخ آن را بدهند این است که آیا طی 6 ماه گذشته تعداد قابل توجه مردم از نواحی جنوب تهران که حدود 6 میلیون نفر جمعیت دارد (در حالیکه جمعیت کل شهر تهران تنها حدود 9 میلیون است) نیز به این اعتراضات پیوسته‌اند؟ پاسخ این سئوال نیز تا حدودی روشن است و آن این است که خیر. معترضان تهران در حال حاضر نیز همچنان از همان افراد ساکن شمال این شهر هستند چرا که در میان معترضان به ندرت زنی را می‌بینید که پوشش و حجاب کامل داشته باشد؛ پوششی کامل که بیشتر زنان در جنوب شهر از آن استفاده می‌کنند. و در عوض، آرایش‌های فراوان زنان در میان معترضان قابل توجه است.
بازار همراه با بافت تجاری، فرهنگ اسلامی و سیاسی‌اش همواره به عنوان پشتوانه اقتصادی ملت ایران مطرح بوده است و نمی‌توان نقش بازار را در وقوع رویدادهای پیش از انقلاب اسلامی در ایران نادیده گرفت. اما آیا هم‌اکنون نیز تاجران بازار تهران در اتحاد با معترضان اقدام به بستن مغازه‌هایشان کرده‌اند همانطور که در دوران جنبش‌های ضدشاه دست به این اقدام زدند؟ البته به نظر نمی‌رسد چنین اتفاقی دوباره روی دهد.

تا کنون مخالفان دولت ایران توسط "میر حسین موسوی " و "مهدی کروبی " کاندیداهای مغلوب انتخابات ریاست‌جمهوری رهبری شده‌اند، که البته هیچ یک از آنها کاریزما و یا جایگاه مذهبی را که آیت‌الله خمینی در دوران پیش از انقلاب داشت، ندارند. علاوه بر این، در حال حاضر مخالفان در ایران فاقد یک درخواست واحد و عمده هستند در حالی که پیش از انقلاب اسلامی آیت‌الله خمینی تمام نیروهای مخالف شاه را در رابطه با یک هدف متحد کرده بود؛ و آن هدفی نبود جز خلع شاه از سلطنت.

این نویسنده غربی می‌افزاید: امروز، شعار رایجی که معترضان سر می‌دهند، "مرگ بر دیکتاتور " است. اما این نیز قطعا هدف هیچ یک، نه موسوی و نه کروبی نیست. موسوی اخیرا در وب‌سایت خود خواستار آزادی تمامی زندانیان سیاسی و اصلاح قانون انتخاباتی و همچنین محقق ساختن آزادی بیان، اجتماعات و آزادی مطبوعات همانطور که در قانون اساسی ایران آمده است. به طور خلاصه وی خواستار اصلاح نظام کنونی است و نه براندازی آن.
در شرایط کنونی، مکانیسمی در قانون اساسی ایران برای حذف رهبری وجود دارد و به طور متداول مجلس خبرگان رهبری با 86 عضو آن اختیار انتصاب و عزل رهبر ایران را داراست. هم‌اکنون "علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی " ریاست مجلس خبرگان را برعهده دارد که به عنوان یکی از مشاوران نزدیک آیت‌الله خمینی، از سطح اعتبار انقلابی همتراز با آیت الله خامنه‌ای برخوردار است. رفسنجانی در انتخابات ریاست‌جمهوری از کاندیدا شدن موسوی با پشتیبانی مالی و برنامه‌ریزی استراتژیک حمایت کرد. در حال حاضر، اگر وی تصمیم بگیرد می‌تواند خواستار تشکیل جلسه اضطراری مجلس خبرگان شود تا بدین طریق در خصوص بحران کنونی ایجاد شده به دلیل اختلافات در سطوح عالی دولت ایران گفت‌وگو کنند. اما به طور معمول مجلس خبرگان تنها دو بار در سال تشکیل جلسه می‌دهد و رفسنجانی که سیاستمداری زیرک است ابتدا شخصا با اعضای عالیرتبه این مجلس مشورت خواهد کرد تا اوضاع را بسنجد. بسیار بعید به نظر می‌رسد که وی موفق به کسب حمایت کافی برای تشکیل این جلسه ویژه شده باشد.

در سطح عوام (مردم عادی) نیز تعداد کثیر وب‌سایت‌ها و وبلاگ‌ها به ندرت به رهبر معظم ایران می‌پردازند. آنها بیشتر بر برجسته‌ کردن سرکوب دولت ایران و بحث در این خصوص که دولت به شدت از ریشه‌های اسلامی و وعده‌های انقلابی عدالت، آزادی و استقلال فاصله گرفته است، متمرکز شده‌اند. انتقادهای آنان تنها یکی از جنبه‌های مهم شرایط حاضر را پوشش می‌دهد.

نویسنده آمریکایی تاکید می‌کند: اینها برای انجام تغییر رژیم، کافی نیست. یک جنبه مکمل دوم، توضیح برخی ویژگی‌هایی است در خصوص اینکه معترضان چگونه می‌خواهند به دیدگاه تغییر که مد نظر آنها است در عمل برسند. حداقل، مخالفان باید این مساله را به بحث بگذارند؛ اقدامی که هم‌اکنون در حال انجام آن نیستند. این رفتار دیر یا زود راهی را برای مصالحه با محمود احمدی‌نژاد خواهد گشود؛ مصالحه‌ای که ممکن است به تشکیل دولت وحدت ملی متشکل از طرفداران احمدی نژاد و رهبران مخالف وی بیانجامد.

یک تفاوت عمده میان شرایط کنونی در سال 2010 و اوضاع در سال 57 این است که هم‌اکنون اینترنت فرصت خوبی را برای انجام چنین مباحثاتی که تا یک دهه پیش حتی انجام آن نیز غیرقابل تصور بود، فراهم کرده است. از طرف دیگر جنبش انقلابی در سال 57 و جنبش کنونی در این ایده مشترک هستند که باید از روزهای مذهبی شیعه و همچنین مراسم چهلم و مراسم مشابه استفاده سیاسی کرد. و اساسا شخص آیت‌الله خمینی در به‌کارگیری چنین تاکتیک‌هایی پیشگام بود. برای مثال وی از چهلمین روز عزاداری برای شهدای دوران رژیم شاه استفاده می‌کرد تا جمعیت‌های بزرگ‌تر و بزرگتری را به خیابان‌ها بکشاند. تلاش‌های رهبران مخالفان امروز نیز در تقلید از الگوی [آیت‌الله]خمینی موفقیت آمیز نبوده است و این اساسا به این دلیل است که این گروه فاقد یک رهبر مذهبی در مقام و منزلت [آیت‌الله]خمینی است.
ضربه تقریبا کشنده‌ای که [آیت‌الله]خمینی به رژیم شاه زد، از فتوای وی نشأت می‌گرفت که حکم می‌کرد تیراندازی به معترضان غیرمسلح برابر با تیراندازی به نسخه‌ای از قرآن مقدس است. بیشتر نظامیان شاه که شیعه و اغلب نیز جوان بودند، فتوای [آیت‌الله] خمینی را پذیرفتند. بسیاری از آنان قبلا ایمان خود را به فرماندهانشان، پس از اینکه در شهریورماه 57 کارکنان بانک اعلام کردند که افسران عالیرتبه ارتش مقادیر زیادی وجه نقد به خارج منتقل کرده‌اند، از دست داده بودند. جای تعجب ندارد زمانی که شاه، ایران را در دی‌ماه 57 ترک کرد، توان نظامی ارتش از 300 هزار نفر به تقریبا کمی بیشتر از 100 هزار نفر کاهش یافت و این اساسا به دلیل فرار نظامیان از ارتش ایران در آن زمان بود.
در مقابل، شواهد اندکی وجود دارد که نیروهای انتظامی کنونی ایران - شامل نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیروهای بسیج و یا نیروهای پلیس- دچار تردید شوند هنگامی که به آنها فرمان داده می‌شود تا تظاهرات‌کنندگان را پراکنده کنند. دولت ایران نیز به نوبه خود از خطر کشتن تظاهرات‌کنندگان و تکرار یک واقعه تاریخی آگاه است و تاکنون مراقب بوده که کمترین میزان استفاده از تیراندازی را در پراکنده کردن جمعیت‌های معترضان داشته باشد.

در طول 12 ماه جنبش انقلابی که از سال 56 آغاز شده بود و تا بهمن 57 نیز ادامه داشت، استفاده بدون تبعیض از تیراندازی توسط رژیم شاه به کشته‌شدن حدود 10 هزار نفر طبق آمار دولتی (و 40 هزار نفر براساس آمار مخالفان) انجامید. در شرایطی که در 6 ماه اعتراضات زمان حال در مجموع و آن هم براساس آمارهای منتشر شده توسط مخالفان، تنها 106 تن کشته شدند.

اگر این برداشت از اوضاع کنونی در ایران تنها بر پویایی‌های سیاسی داخلی متمرکز شده باشد، این قطعا به این معنی نخواهد بود که نیروهای خارجی مهم نیستند. با توجه به اهمیت ژئواستراتژیک ایران در منطقه و جهان، هر اقدامی از جانب دولت‌های غربی علیه ایران مستلزم تغییر چشمگیر در اوضاع داخلی ایران است. چنانچه برای مثال قدرت‌های غربی موفق به افزایش تحریم‌های اقتصادی علیه ایران از طریق شورای امنیت سازمان ملل شوند، مخالفان نیز بدون تردید اعتراضات خود را متوقف کرده و با دولت احمدی‌نژاد برای مواجه شدن با یک تهدید ملی تحت لوای میهن‌پرستی همکاری کنند.

دیلیپ هیرو "، نویسنده روزنامه‌های نیویورک‌تایمز و واشنگتن‌پُست در پایان نوشت: ایرانیان که از یک تاریخ غرورآفرین 6 هزار ساله برخوردارند، نشان داده‌اند که در عصر جدید در ملی‌گرایی ثابت‌قدم هستند. این یک حقیقت ساده است که رهبران در غرب نمی‌توانند آن را نادیده بگیرند.

واکنش سید حسن خمینی به نشریه "همت"

امروز چاپ دوم شماره جدید نشریه همت در روزنامه فروشی سر خیابان چهارمردان قم برای خیلی ها جلب توجه می کرد. تصویر بزرگ هاشمی رفسنجانی و در اطراف آن تصاویر بزرگان انقلاب. از بزرگان حوزه همچون آیت الله جوادی آملی و آیت الله امینی وآیت الله جواد فاضل لنکرانی و حجت الاسلام طباطبایی استاد اخلاق معروف گرفته تا فعالان سیاسی. تصویر حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی هم بالا در کنار لوگو نشریه به چشم می خورد. شماره پیشین این نشریه که پیش از انتخابات منتشر شده بود، به موضوع «احمدی نژاد کُشون» پرداخته و بر اساس این تئوری منتشر شده بود که جمعی از بزرگان به مدیریت هاشمی، قصد زمین زدن احمدی نژاد را دارند.

کنار روزنامه فروشی که معمولا افراد مختلف می آیند و روزنامه ها را نگاه می اندازند، بحث سیاسی داغ بود. یک روحانی و یک جوان مذهبی با هم بحث می کردند و بقیه هم گوش می کردند. بحث این دو نفر و دیگران نشان می داد که در دیدگاه های اقشار مذهبی ساکن قم هم تفاوت ها و تنوع های زیادی وجود دارد.

در کلاس آیت الله سید علی محقق داماد، این نشریه را به حاج حسن آقای خمینی نشان دادم. حاج آقا تبسمی کرد و گفت که قبلا دیده است. سید حسن آقا بعدش گفت:«اینها نمی فهمند که به نفع آقای هاشمی کار می کنند نه به ضررش.» حاج حسن آقا گفت:«خب این که غیر از من، همه آدم حسابی ها را در کنار آقای هاشمی قرار داده اند به ضررشان است.

دلسوزی فرح برای روحانیون خداشناس ایرانی

هرچند تاکنون خانواده شاه فراری و جنایتکار ایران، رهنمودهای فراوانی را برای سعادت ملت ایران از اروپا و آمریکا صادر کرده بودند اما توصیه به روحانیون، آخرین و جدیدترین این پیام‌هاست.

به گزارش پارسانیوز ، فرح پهلوی در گفتگو با بخش فارسی رادیو امریکا با ادعای اینکه شاه فراری ایران برای جلوگیری از کشتار مردم، از کشور خارج شده بود، با اشاره به سالروز فرار وی از کشور، به توصیف روحیات لطیف شاه برای جلوگیری از کشته شدن مردم پرداخت.

فرح پهلوی هرچند انبوه شهدا و مجروحین دوران انقلاب را فراموش کرده بود، در ادامه این تفاسیر جالب، کثرت گرایی را مهمترین خصوصیت جوانان و زنان ایرانی دانست و افزود: چون آنها کثرت گرا هستند مطمئنم به آرزوهای خود خواهند رسید!

همسر سوم محمدرضا شاه در این مصاحبه نتوانست به موعظه روحانیون کشورمان هم نپردازد و اضافه کرد: می‌دانم خیلی از روحانیون پاک‌نهاد و خداشناس هستند که خودشان از این اوضاع ناراحتند چراکه لطمه ای که به مذهب در این اوضاع اخیر زده شده سنگین است !

البته حتما از اهانت به روز عاشورا و اقداماتی از قبیل کف و سوت که در این روز انجام شد، برای فرح پهلوی تعریف نکرده بودند وگرنه قطعا بیشتر برای اسلام دل می‌سوزاند

واکنش مسئولین قبلی و فعلی استان فارس به دروغ‌هایی که اطاعت گفت


جواد اطاعت عضو شورای مرکزی حزب اعتمادملی که در جریان انتخابات ریاست جمهوری دهم با عدم التزام تشکیلاتی، علی‌رغم معرفی کروبی به‌عنوان کاندیدای رسمی حزب، جزء حامیان موسوی بود، پنج‌شنبه شب در برنامه "رو به فردا" موارد متعدد و پراکنده‌ای را در جریان مناظره با علیرضا زاکانی بیان کرد که در موارد زیادی خلاف واقعیت بود.

به گزارش رجانیوز، اگرچه برخی از این موارد مانند تصمیم دولت خاتمی برای افزایش یک‌باره قیمت بنزین به حدود 400 تومان براساس ماده 3 برنامه چهارم توسعه در همان مناطره و در حالی که اطاعت سعی داشت، بگوید این تصمیم ده‌ساله بوده، نه یک‌ساله، افشا شد اما برخی دیگر از موارد نیز بدون پاسخ ماند.

اطاعت در حالی حضور خود در میان متحصنین مجلس ششم را تکذیب کرد که نام وی در اخبار مربوط به این تحصن در سال 82 وجود دارد.

http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8611020757

همچنین وی در حالی طی این برنامه به متهم کردن جمهوری اسلامی به عدم برگزاری انتخابات آزاد و رد صلاحیت‌های گسترده متهم کرد که ترجیح داد توضیح ندهد چرا علی‌رغم تأیید صلاحیت وی در انتخابات مجلس هشتم و قرار گرفتن نام او در هر دو لیست حزب مشارکت و اعتمادملی، آن‌هم در شرایطی که اسامی مشترک این دولیست کمتر از 10 نفر بود، وی نتوانست جایگاهی بهتر از چهل‌وپنجمی با ١٨٥٥٥٣ رأی، در میان کاندیداهای تهران کسب کند و حتی به نزدیکی‌های لیست 30 نفره نمایندگان تهران هم راه نیافت.

اما سخنان جواد اطاعت در برنامه زنده رو به فردا واکنش هایی را هم در استان فارس به همراه داشت.

استاندار سابق فارس نیز نسبت به اظهارات اطاعت در برنامه دیشب رو به فردای سیما اعتراض کرد.

رضازاده با اشاره به سخنان اطاعت در خصوص راه آهن شیراز- اصفهان گفت: این طرح عظیم در دولت نهم به پایان رسید وبی انصافی است که به علت نگاه سیاسی حجم فعالیت های بزرگ را به زیرسوال ببرند.

وی افزود: طرح راه آهن شیراز اصفهان بیش از 500‏ کیلومتر طول دارد و در طول این طرح بیش از 1700‏ پل به طول ‏26‏ کیلومتر احداث شده است، پل ایزدخواست به طول ‏485‏ متر جزمنحصر به فردترین پل های ایران است که در این طرح اجرا شده است.

رضازاده گفت: در این طرح، ‏21‏ تونل به طول 13،5‏ کیلومتر همچنین 60‏ میلیون مترمکعب عملیات خاکریزی و خاک‌برداری در این طرح انجام شده است.

استاندار سابق فارس خاطر نشان کرد: نباید به این راحتی این زحمات زیاد نیروهای متعهد و متخصص را طی این چند سال زیر سوال ببریم.

رضازاده با اشاره به اینکه از سال های قبل از ‏75‏ بحث راه آهن شیراز اصفهان به عنوان یک آرزو در دل مردم استان فارس مطرح بوده و سال ‏75‏ زمان آقای هاشمی رفسنجانی کلنگ این طرح زده شد، گفت: تا پایان سال ‏83‏ که شروع فعالیت دولت نهم بوده است، کل اعتبار تخصیص یافته این طرح ‏18‏ میلیارد تومان بود.

رضازاده گفت: در طی چند سال دولت نهم تا آخر سال ‏87‏ بیش از ‏650 میلیارد تومان در این طرح هزینه شده است و پیشرفت فیزیکی این طرح تا قبل از آغاز دولت نهم 6،6 درصد بود.

نماینده دولت نهم در فارس افزود: آنان که می گویند در قسمتی از این طرح بدون اجرای پل، خاکریزی کردند، بیایند یک نقطه را نشان دهند. چنین مطلبی کذب محض است و در هیچ نقطه ای به‌جای پل، خاکریزی نشده است.

رضازاده افزود: عکسی از یک تراورز ترک خورده را نشان داده اند و گفته اند این طرح شکست خورده است، در حالی که در هر نیم متر مسیر ریل گذاری یک تراورز کار شده است که با احتساب طول 500 کیلومتری راه آهن حداقل یک میلیون تراورز کارشده و این بی انصافی است که این فعالیت ها نادیده گرفته شود.

استاندار فارس در دولت نهم همچنین با اشاره به اظهارات اطاعت در خصوص شهرستان های زرین دشت و داراب گفت: یکی از سیاست هایی که دولت نهم داشت، بنگاه های زودبازده بود، فقط در شهرستان داراب در طول این مدت با توجه به ‏4‏ هزار تقاضا به 2400‏ طرح ‏28‏ میلیارد تومان تسهیلات پرداخت شده است.

وی اضافه کرد تاکنون 900‏ طرح از این طرح‌ها در داراب به بهره برداری رسیده که تسهیلات واگذاری حدود 15،7 میلیارد تومان است.

رضازاده گفت: در زرین دشت هم حدود ‏13‏ میلیارد تومان به بنگاه های زودبازده پرداخت شده است که این فعالیت ها حکایت از تلاش بی وقفه دولت نهم دارد.

وی افزود: سد رودبال تا سال ‏83‏ فقط ‏15‏ درصد پیشرفت فیزیکی داشت، درحالی که هم اکنون با 80 درصد پیشرفت فیزیکی تا پایان امسال آب‌گیری می شود.

استاندار سابق فارس گفت: بیمارستان زرین دشت که پس از گذشت ‏18‏ سال از شروع ساختش به یک اثر تاریخی تبدیل شده بود، در دولت نهم با تخصیص اعتبار مناسب امسال به بهره برداری می رسد.

نماینده مردم داراب و زرین دشت درمجلس شورای اسلامی با رد اظهارات جواد اطاعت مبنی بر اینکه در دولت نهم و دهم هیچ کاری نشده است، به تشریح اقدامات دولت پرداخت و گفت در ‏2‏ تا ‏3‏ سال گذشته، طرح‌‌های عمرانی فراوانی در داراب و زرین دشت اجرا و یا به اتمام رسیده است.

افشاری اتمام ساختمان سد رودبال و تصویب طرح آب‌رسانی به داراب و زرین دشت در کمیسیون ماده ‏32‏ قانون برنامه چهارم، احداث جاده شیراز، فسا، داراب، بندرعباس، جاده داراب شیراز، تبدیل بیمارستان ‏94‏ تختخوابی داراب به ‏204‏ تختی با پیشرفت 50 درصدی و اتمام ساخت بیمارستان زرین دشت را از جمله این طرح ها عنوان کرد.

وی در خصوص سخنان اطاعت که در طرح پتروشیمی داراب هیچ کاری نشده است، افزود: مجتمع های پتروشیمی داراب فسا و جهرم یک پکیج بسته است و از خط اتیلن پارسیان که حدود ‏500 کیلومتر فاصله دارد، باید تغذیه شود. بنابراین با توجه به مسافت زیاد و عظمت آن، این طرح به سرعت به اتمام نمی رسد و دولت در بودجه س ال ‏89‏ نیز ‏20 میلیارد تومان برای اجرای این طرح در نظر گرفته است.

همچنین سرپرست راه آهن فارس نیز خبر خروج قطار از ریل را که اطاعت مدعی آن شد، تکذیب کرد و گفت: این خبرها سیاسی بود که در همان زمان نیز تکذیب شد.

تاکی تصریح کرد: قطار شیراز- اصفهان سیزدهم خرداد امسال با سفر خانواده شهدا به حرم مطهر امام خمینی آغاز شد و تا آبان امسال هر دو هفته یک‌بار صورت می گرفت که از آذر برنامه حرکت قطار به صورت هفتگی شد و در چند روز اخیر نیز به دلیل کمبود مسافر، این قطار به طور موقت تعطیل شده است و دوباره از ‏8‏ بهمن این برنامه برقرار خواهد شد.

فرماندار شهرستان زرین دشت هم رد صلاحیت جواد اطاعت را در انتخابات مجلس تکذیب کرد و گفت وی در دور قبل نامزد نمایندگی از حوزه تهران بود که رأی هم نیاورد.

خوشبخت با اشاره به برخی از سخنان پنج‌شنبه شب اطاعت گفت: آقای اطاعت که این همه دم از دموکراسی می‌زند، لازم است یادآور شوم که بعد از زلزله سال 82 در این شهرستان که من رئیس شورای شهر زرین دشت بودم و برای تهیه مایحتاج مردم به فرمانداری رفتم که آقای اطاعت هم حضور داشت و اظهار کرد که دموکراسی چرت است و چون شما با دولت نیستید، ما هیچ کمکی نمی‌کنیم.

فرماندار زرین دشت با اشاره به بهره‌برداری سد خسویه در دولت نهم گفت: آقای اطاعت و دوستانش در دولت اصلاحات قول دادند که این سد بعد از 14 ماه به بهره‌برداری می‌رسد که این اتفاق نیفتاد.

خوشبخت همچنین با بیان اینکه بیمارستان این شهرستان بعد از گذشت 20 سال از زمان آغاز فعالیت اجراییش با 17 درصد پیشرفت فیزیکی رها شد، افزود: اما در سال 84 و با روی کار آمدن دولت نهم عملیات اجرایی آن از سر گرفته شده است و به زودی افتتاح می‌شود.

فرماندار زرین دشت با اشاره به مستنداتی گفت: در زمان اصلاحات به جاده زرین دشت ـ لار فقط 10 میلیون تومان اختصاص می‌یافت، در حالیکه در دولت نهم تاکنون بیش از 5 میلیارد تومان به آن اختصاص یافته و این طرح در حال ساخت است.

خوشبخت خطاب به اطاعت افزود: شما که به تاخیر دو ساله ساخت پتروشیمی داراب معترضید در خصوص کارخانه کنستانتره که 14 سال قبل با حضور شما و کروبی کلنگ‌زنی شد و 200 هکتار به تصرف درآمد و تا به حال رها شده است، چه می‌گویید.

فرماندار زرین دشت گفت: آقای اطاعت به زرین دشت بیایند و در حضور مردم اظهار نظر کنند تا واکنش مردم را از نزدیک مشاهده کنند.

وی در پایان ضمن تشکر از صدا و سیما از برپایی این مناظره‌ها گفت: از دیشب تاکنون صدها تلفن و پیامک زده شده و نسبت به سخنان اطاعت اعتراض کرده‌اند.

جمعی از نمازگزاران جمعه شهرستان زرین دشت نیز بعد از اقامه نماز به اظهارات اطاعت اعتراض کردند.

یکی از اهالی روستای خلیل آباد این شهرستان گفت: تعجب می کنم آقای اطاعت که خود معروف به این لقب کذاب است، دیگران را دروغگو معرفی می کند.

وی از صدا وسیما خواست از افراد واقع‌بین حتی مخالف در چنین برنامه هایی دعوت شود.

همچنین یکی دیگر از مصاحبه شوندگان ضمن تشکر از برگزاری مناظره ها گفت نمی توان خدمات دولت نهم را در این منطقه نادیده گرفت و مناظره ها هم جنبه مثبت دارد و هم منفی.

یکی از اهالی روستای خسویه هم گفت: تعجب می کنم که می گوید در این منطقه کاری نشده است، او خودش را نماینده مردم می دانست اما مردم او را به‌عنوان نماینده قبول نداشتند.

نماینده سابق مردم داراب و زرین دشت در مجلس نیز در واکنش به اظهارات اطاعت گفت بیش از 80 درصد مطالب وی کذب محض است.

حجت الاسلام رستاد نماینده دور پنجم و هفتم مجلس گفت: بنده که سال ‏75‏ نماینده مردم حوزه انتخابیه داراب و زرین دشت بودم، کارخانه سیمان در ان زمان پیگیری و تصویب شد و در سال 80، با حضور جهانگیری وزیر وقت صنایع و معادن افتتاح شد، در حالی که اطاعت در نیمه دوم سال ‏80 به مجلس راه یافت و افتتاح کاخانه سیمان هیچ ربطی به او نداشت.

وی افزود: در خصوص بیمارستان داراب هم که در سال ‏81‏ پزشکیان وزیر وقت بهداشت آن را افتتاح کرد، در دور پنجم مجلس پیگیری کردم و در آن زمان، 700 میلیون تومان اعتبار برای آن تخصیص یافته بود.

نماینده دوره پنجم و هفتم مردم داراب و زرین دشت در مجلس با اشاره به سد رودبال داراب گفت: این سد در سال ‏75‏ کدگذاری و دربودجه سالانه دارای ردیف شد. مطالعات آن یک‌سال و نیم به‌طول انجامید و در زمان نمایندگی من 20‏ درصد پیشرفت فیزیکی داشت، در صورتی که در ‏3‏ سال نمایندگی اطاعت، فقط ‏5‏ درصد پیشرفت فیزیکی داشت.

حجت الاسلام رستاد افزود: در دور هفتم که مجددا نماینده مردم داراب و زرین دشت شدم، در زمان دولت آقای احمدی نژاد تا سال ‏87‏ پیشرفت سد رودبال به 60‏ درصد رسید و تا پایان امسال آب‌گیری می شود.

وی با اعتراض به اینکه چرا چنین افرادی که کاملاً با نظام مخالف هستند، به برنامه های صدا و سیما دعوت می شوند، افزود: چرا افراد متعادل دعوت نمی شوند؟

نماینده سابق مردم داراب و زرین دشت در مجلس گفت: آقای اطاعت در داراب به جواد کذاب معروف می باشد و صحبت‌های دیشب وی در خصوص داراب و زری ن دشت کذب محض است.

جواد اطاعت در دوره ششم مجلس شورای اسلامی نماینده مردم داراب و زرین دشت در مجلس بود

سعادت‌آباد صف نان‌سنگک خلوت شده

زاکانی: هاشمی گفت کف خواسته‌های موسوی در ظهر 23 خرداد ابطال انتخابات بود/ اطاعت: در سعادت‌آباد صف نان‌سنگک خلوت شده

در ادامه مناظره پنج‌شنبه شب برنامه "رو به فردا"، "علیرضا زاکانی " نماینده اصولگرای مجلس شورای اسلامی گفت: سه واژه دروغ، تقلب و جنایت مبنای حوادث بعداز انتخارات بود و مقدمه این ذهنیت ها شد.

مجری برنامه، در نتیجه گیری از سخنان اطاعت سه مطلب، آزادی اجتماعات، توقیف روزنامه ها و بازداشت ها را مورد توجه قرار داد و از زاکانی خواست که در خصوص آنها توضیح دهد. وی افزود: البته من نمی دانم چرا بحث اقتصادی را مطرح کردند.

زاکانی خطاب به اطاعت گفت: می شود درباره ماده سوم برنامه چهارم توسعه که خودتان نوشتید، به بینندگان توضیح بدهید.

اطاعت پاسخ داد: این برنامه که مربوط به هشت سال قبل است، من سؤال می کنم که ماده 73 برنامه چهارم را توضیح دهید، آیا می توانید. اگر توانستید من هم توضیح می دهم.

زاکانی اظهار داشت: استفاده کردم اما معتقدم یک عنصر آکادمیک دانشگاهی باید کلاسه‌بندی شده و شسته رفته صحبت کند نه از هرچیزی مطلبی بگوید.

اطاعت گفت: من مثال های مختلف در زمینه های مختلف آوردم تا راهی پیش پای ما بگذارید که منتقدان و معترضان نسبت به وضع موجود، چگونه انتقاد و اعتراض خود را بیان کنند.

زاکانی تصریح کرد: از همین موضوع اقتصادی شروع می کنم، متاسفانه آنچه که مصوب شده در برنامه چهارم ماده 3 و خود آقای اطاعت که در تصویب آن نقش داشته و الان اطلاع کافی از آن ندارد.

وی در واکنش به مداخله آقای اطاعت در حرف هایش گفت: اجازه بدهید من هنگام فرمایش های شما سکوت می کنم دقیقا و آنها را در ذهنم دسته بندی می کنم تا یکی یکی پاسخ بگویم واگر جایی فراموش کردم بفرمایید تا پاسخ بگویم.

زاکانی بعداز معذرت خواهی اطاعت ادامه داد: از ابتدای سال 84 قرار بوده که بر مبنای قیمت فوب خلیج فارس در واقع حامل های انرژی در ایران فروش برود، یعنی اگر بنزین لیتری 80 تومان بوده، بنا بوده از ابتدای سال 84 و نه 10 سال بعد، بشود قریب 360 تا 370 تومان. چون ده سنت گازوییل در بازارهای جهانی از بنزین گرانتر است، بنا بوده که 15 تومان بشود 180 تومان. به نظرم دوستان مردم فکور ایران، عناصر دانشگاهی و بزرگان و عزیزان را عناصری می دیده اند که هرچه بیان می کنند از روی احساسات، می پذیرند و موظف به قبول هستند.

مجلس هفتم اقداماتش در جهت منافع ملی و توجه به حال عموم مردم بود. به‌خاطر اینکه ما 15 تومان و 20 تومان اضافه می کردیم، یک شوک قیمتی وارد می شد و این در حالی است که آقایان قرار بود 290 تا 300 تومان یک‌باره گران کنند. ما جلوی این را گرفتیم.

در حوزه اقتصاد توجه کنند در مجلس ششم که خود آقای اطاعت بودند، بیان می کردند، ما که شعار اقتصادی ندادیم که بخواهیم به اقتصاد مردم رسیدگی کنیم. بیاناتشان کاملا معلوم است، می گفتند ما شعار آزادی دادیم لذا توجه ما به ایجاد آزادی های مدنی است، در حوزه سیاسی مسئولیت داریم زیرا شعارهای سیاسی دادیم.

این از نظریات بدیع ایشان بود که اصولگرایی را که زاده دهه 80 است را بردند زمان جناب آقای هاشمی رفسنجانی که تورم 49 و نیم درصد شد. براساس سیاست های اقتصادی دولت تجربه شد و آن را منتسب به اصولگرایی کردند که جعلش مربوط به سال های 81 و یا 82 است. این اسباب تعجب من شد.

مجری: تمایل دارم بحث یارانه ها و اقتصاد را در ادامه بررسی کنیم.

زاکانی اظهار داشت: نکاتی است که بایدتوضیح بدهم، ایشان از هر دری مطلبی را تقدیم ملت کرد یک دسته گلی تقدیم کرد. توجه جناب اطاعت را جلب می کنم به آخرین مصاحبه جناب آقای خاتمی در سال آخر دوره ریاست جمهوریشان که پرسیده شد آیا آرزویی دارید یا نه که ایشان بیان کرد کاش می توانستم یارانه ها را سامان بدهم.

نکته بعد، کارهای بزرگی که در جریان اصولگرایی شد مثل همین بحث بنزین، یکی از عزیزان و خواهر محترمه اصلاحات که الان عضو شورای شهر تهران است، گفته بود که می خواستیم این کار را بکنیم اما این جسارت ها نبود چون می ترسیدم باعث تنش در جامعه بشود.

می خواهم عرض کنیم در عرصه اقتصادی اکنون مسیر انتخاب شده به اساس جامعه و اصلاح امور برمی گردد.

در حوزه سیاسی که ایشان (آقای اطاعت) خیلی اظهار علاقه و تعلق می کند، به هر حال خودشان که از متحصنین عزیز مجلس ششم هستند و علی الظاهر آن نامه 127 نماینده به مقام معظم رهبری را هم امضا کرده اند که بیان کردند به ایشان از موضع منافع ملی عقب نشینی کنید و جام زهر را بنوشید همانگونه که امام در جنگ نوشیدند و اگر نبوده اند، بفرمایند.

مجری متذکر شد: سابقه خوبی از شخصی شدن مباحث نداریم.

زاکانی اظهار داشت: ایشان نکاتی را بیان کردند که من خواهش می کنم برویم روی اصل موضوع، به اعتقاد من سه واژه دروغ، تقلب و جنایت، واژه هایی بودند که مبنای این شرایط اخیر قرار گرفت. بنده هم نگفتم که کسینجر همه این کارها را کرد، آنها اگر عرضه داشته باشند، خودشان را جمع کنند، بحث من این بود که خواست آنها این است، ما باید توجه کنیم یک وقت در پازل آنها و نقش نمای آنها بازی نکنیم و این خیلی مهم است.

بحث دروغ، تقلب و جنایت مقدمه این ذهنیت ها شد. فردای آن روز هنوز نتایج توسط شورای نگهبان تایید نشده بود که اعلام کردند این انتخابات باید باطل شود. خوب من از جناب آقای اطاعت می پرسم که این کار غیر قانونی چرا، شما صحبت از مردم می کنید مردم به نظرم خوب است، شهروند درجه یک و دو نکنید. کل مردم ایران عزیزند، وقتی 24 میلیون و خورده ای رای می دهند به کسی رای آنها عزیز و محترم است، هم سیزده میلیون و خرده ای که به فرد دیگری رای می دهند و الباقی که به جناب آقای رضایی و جناب آقای کروبی رای می دهند رای همه محترم است و باید به دیده احترام به این رای نگاه کنیم.

فردا ظهر روز شنبه بعداز انتخابات، من قبلا هم عرض کردم هیاتی از مجلس رفتیم دنبال کردیم موضوع را، هم خدمت آقای موسوی رسیدیم که اقلا یک ادله و یک دلیلی برای درخواست ابطال انتخابات مطرح کنند. دلیلی نشنیدیم، شش نفر از نمایندگان مجلس بودیم فردای آن روز که خدمت جناب آقای هاشمی رسیدیم، بیانشان این بود، اصلا فی الواقع ظهر روز شنبه بیست و سوم جناب آقای موسوی، جناب آقای خاتمی و جناب آقای حاج سید حسن آقای خمینی این عزیزان آمدن دفتر جناب آقای هاشمی، خود آقای هاشمی بیانشان این بود که آقای موسوی کف خواسته هایش ابطال انتخابات بود، من از جنابعالی سؤال می کنم که با کدام ادله، با کدام منطق در حقیقت بناست رای اکثریت زیرپاگذاشته شود و بعد هم شعار در واقع مدنیت و دموکراسی بیان شود، این با کدام منطق سازگار است. من خواهش می کنم که این را بیان کنید.

مجری: آقای دکتر اطاعت بحث را از موضع در واقع مرحله تقلب انتخابات آغاز نکردند، نکته این است که ایشان اعتراضات بعداز انتخابات را معلول علت های دیگر می داند که یکی اقتصاد است و در واقع معترض رفتار حاکمیت با معترضان است.

زاکانی ادامه داد: من عرضم این است که با کدام منطق این اتفاق افتاد و با کدام منطق ظهر روز شنبه بیست و سوم اعلام می شود که کف خواسته های جناب آقای موسوی ابطال انتخابات است و چیزهای دیگری هم می خواهد. جناب آقای موسوی که شب جمعه بیست و دوم انتهای شب مصاحبه مطبوعاتی کرده و خودشان را پیروز انتخابات می دانند. علاوه بر این که در حقیقت کمیته صیانت از آرا اطلاعیه می دهد روز شنبه و بعد اعلام می کند که اگر دلیل دارند، دلیل را به کمیته صیانت از آرا منتقل کنند، حکم را داده و بعد دنبال دلیل می گردد. من عرضم این بود که بهتر نبود جناب آقای موسوی مسیر قانونی را انتخاب می کردند و بعد هم این سؤال را از جناب اطاعت دارم که خدمت شما عرض کنم که نظام چه‌کار می تونست بکند بعد از انتخابات که بیش از ظرفیت‌های قانونی اش را دنبال کرده در خدمت دوستان قرار بده تا بتوانند در راستای استیفای حقوق خودشان فرضا که این مسیری را دوستان انتخاب نکردند و دنبال نکردند، اگر نکته ای دارند در این مسئله هم بیان کنند.

اما راجع به بحث فضای تنگ سیاسی کشور که ایشون بیان داشته و اینکه انتخابات آزاد نیست، رد صلاحیت می‌شود و شرایطی از این دست. من توجه ایشان را جلب می کنم به انتخاباتی که هیچ رد صلاحیت در آن نبود و مردم آزادنه آمدند پای صندوق های رای. انتخابات شورای دوم شهر و روستا که اتفاقا ناظر آقایان بودند در مجلس ششم و در واقع مجری‌اش وزارت کشوری بود که متولی‌اش جناب آقای خاتمی بود. من به نظرم آنجا مردم رای و نظرخودشان را دادند، همه آن کسانی که جناب آقا بیانشان این هست که آنها را رد صلاحیت می کنند و از جمله عناصر نهضت آزادی که امام خطاب به آقای محتشمی آنها را برای هر منصبی خط قرمز دانست و آنها را دارای انحراف اعتقادی بیان کرد که اتفاقا دراین نمونه، روزنامه اعتماد ملی که آقای اطاعت متعلق به آن است، دبیرکل آن گروهک سرمقاله نویس آن بود، باید پاسخ بدهند که چرا از خط امام عدول کردند که امروز در این موضع قرار گرفتند. در این مقطع همه ثبت نام کردند، مردم انتخابات خودشان را کردند در اوج شعارهای سیاسی مردم به اقلیت حضور در پای صندوق های رای نشان دادند که معترض هستند به همین آقایان در حقیقت آن مسیری بود که اختیار و انتخاب شد و اتفاقا در دوره اصولگرایی این اکثریت زیر 85 درصدی را شما شاهد هستید.

دوست عزیزمان می فرمایند که در واقع اصل 27 قانون اساسی بیانشان این است که اجتماعات آزاد است مگر مخل مبانی اسلام باشد. تجربه نشان داده در اجتماعاتی که دوستان می گذارند، خروجی آن، این اتفاقات نامبارک است و برای آن هم مثال‌های متعددی در ذهن بنده است. که اصلا مربوط به این دوره نیست و مربوط به دوره های قبل است. یعنی درواقع وقتی شروع می کنند یک کاری را دنبال کردن، خروجیش اتفاقات و مواردی می افتد که عملا دوستان نمی توانند کنترل کنند شرایط را، نمی توانند گفتمان حاکمشان را کنترل کنند. خروجیش به نتایجی منتج می شود که حتما مخل آن مبانی اسلامی است و دوستان التزامی ندارند، می‌گویند نیروی انتظامی کنترل کند، درخواست تجمع می دهند اما اگر در تجمع آشوبی صورت گرفت در واقع هیچ مسئولیتی در قبال آن نمی پذیرند. لذا عقل سلیم حکم می کند که درواقع یا باید شما مسئولیت پذیری داشته باشید یا اگر مسئولیت پذیر نیستید، بستر را نباید برای آشوبگر فراهم کنید.

از جمله روز بیست و پنجم در چهارراه خوش راهپیمایی کاملا آرام را بردند به سمتی که چندین نفر کشته شدند و حمله کردند به پایگاه بسیج که چند صد اسلحه در آن پایگاه بود و اگر این اسلحه ها به‌دست آنها می افتاد، فتنه ای در شهر تهران راه می افتاد و اینها به چند صد نفر هم قناعت نمی کردند، آسیبی که ملت می زدند.

نکته دوم که بحث روزنامه ها را می فرمایند، من دو دوره عضو هیئت منصفه مطبوعات بودم و از نزدیک با روند مطبوعات آشنا بودم که در همان دوره در حقیقت روزنامه های اجاره ای، روزنامه هایی که مثلا دانشمند این اجاره داده شده بود یک تیمی بودند اجاره می کردند و می آمدند روزنامه ها را اداره می کردند و یک پولی هم ماهانه به مطبوعات می دادند، سیری را دنبال می کردند و می رفتند، یک موقع است که روزنامه اعتماد هست الان این فرمایشات شما را دارد دنبال می کند آفتاب یزد است روزنامه های دیگر است که دارند بیان می کنند. درحقیقت مسیری که اختیار و انتخاب می شود، یک مسیری که انتخاب می شود باید یک مسیر درستی در مسیر قانون باشد تا به یک نوعی اگر یک روزنامه ای مسئولیت های خودش را در ایجاد ابهام و در توسعه تهمت و شایعه پراکنی در جامعه پرداخت، ایشان بفرمایند که یک همچنین روزنامه ای حق حیات دارد یا ندارد یا باید نسبت به قانون و در چارچوب قانون پاسخگو باشد.

من عرضم این است تاکیدی که برادر عزیزمان که دارند در قالب فرمایشان حضرت امیر بله. حضرت امیر تا وقتی که به یک نوعی در واقع خوارج دست به شمشیر نبردند، جور دیگری عمل کرد اما اگر خوارج دست به شمشیر بردند که بردند و مزاحم شدند و چند صد نفرشان را حضرت در نصف روز از دم شمشیر گذراندند. این هم منطق حضرت امیر است، یعنی اگر در حقیقت حکومت اسلامی و نظام اسلامی و مردم را همین خوارج تهدید نکنند، در واقع آن حرف و بیان باشد، تحمل کاملا صورت می گیرد و کار انجام می شود، اما اگر در این مقام پای خود را فراتر گذاشتند، منطق حضرت امیر چهار مرتبه را بیان می کند و بعد هم بیانشان این است که اگر پای خود را گذاشتید در جایی که با منافع مردم در تضاد بود و خواستید در حقیقت امنیت را زیر پا بگذارید و به آزادی دیگران و به حقوق اسلامی دیگران تجاوز کنید، آن هم کاملا معلوم است. آن اقلیت آشوبگری که امروز دست‌های پنهان و پیدای بیگانه در آن پیداست، اگر انسان انصاف داشته باشد، ربطی به معترضین ندارند. آن اقلیت آشوبگری است که از بستر استفاده کرده و اتفاقا آن جرم بزرگی که اتفاق افتاده، این است که اولا چرا حق عمومی مردم در حقیقت نادیده گرفته شده و آن حضور باشکوه زیر پا گذاشته شد و نظام متهم شد به چیزهایی که همه‌اش دروغ بود مثل تجاوز و امثالهم که همش دروغ بود.

نکته دوم که چرا همچنین بستری برای آشوب گران ایجاد شد که به هر حال آشوبگر راه برخورد با آن با همون منطق حضرت امیر کاملا معلوم است و راه پاسخگویی به منتقدان هم میدان دادن و بیان کردن صحبت های آنهاست. لذا خواهشم این است که جناب آقای اطاعت راجع به این جهت ها هم توضیحات لازم را ارائه نمایند.

مجری گفت: آقای دکتر اطاعت شما بالاخره نکاتی را یادداشت کرده اید باید پاسخ بدهید. منتهی علاقمندم بالاخره باید یک بحثی به سرانجام برسد، به‌ویژه راجع به انتقاداتی که شما از وضعیت اقتصادی داشتید و بحث برنامه ها و اینها، اگر روی این هم مستوفی توضیح بدهید، خیلی ممنون خواهیم شد.

اطاعت تصریح کرد: خدمت شما عرض کنم طرح تثبیت قیمت ها که دوستان در مجلس هفتم آوردند، به خاطر جلوگیری از افزایش 10 درصد بود که مشکلاتی را برای کشور به بار آورد. در برنامه چهارم سرجمع همه یارانه ها بود که در طی فرآیند پلکانی این کار صورت بگیرد و اگر بخواهیم دفعی این کار را انجام بدهیم، بله آقای خاتمی حرف درستی زده همه ما هم موافقیم که در واقع یارانه ها هدفمند بشود، منتها مثلا اگر قرار است قیمت بنزین آزاد شود، باید زیرساخت‌های حمل و نقل را درست کنیم، مثلا متروی تهران را توسعه بدهیم، اهواز، شیراز، مشهد،اصفهان و تبریز و جاهای دیگر و به‌تدریج ماشین ها را گازسوز کنیم که زندگی مردم از بنزین منفک شود و بعد دیگر بنزین را هم آزاد کردیم خیلی آسیبی به مردم نمی زند.

مجری: اگر شما الآن نماینده مجلس هشتم بودید و شاید کاندیدای مجلس نهم بشوید، چه طرحی را پیشنهاد می کنید؟

اطاعت: من باید پاسخ آقای زاکانی را بدهم، اگر خواستید یک برنامه اقتصادی بگذارید من در خدمت شما خواهم بود من اجمالا عرض کنم که ایشان می فرمایند شما درمجلس ششم گفتید که ما شعار اقتصادی ندادیم، اصلا سیاست و اقتصاد از هم منفک نیست، در ثانی اگر ما شعار اقتصادی ندادیم، تورم 18 درصدی که تحویل گرفتیم، کردیم تورم 11 درصد، به گونه ای شیب تورم روبه نزول بود که در برنامه چهارم9/9 درصد پیش بینی کردیم یعنی یک رقمی شود. ولی خوب ما که شعار اقتصادی ندادیم در آن زمان سخنان دوستان از بیرون درباره این معیشت مردم گوش فلک را کر کرده بودند که چرا به معیشت مردم توجه نمی کنند و من سؤالم این است که شما الان که دو دوره است در مجلس هستید، معیشت مردم را چه‌کار کردید؟ ضمن اینکه آقای دکتر زاکانی من عرض کنم خدمت شما که حل شدن معیشت مردم راه حل سیاسی دارد، راه حل دموکراتیک دارد با رد صلاحیت که نماینده واقعی مردم تو مجلس نرود، نمی تواند مشکل مردم را حل کنه شما یه آدم صاحب نظر را رد صلاحیت می کنید و یک فرد که تبحر نداره می شه نماینده مجلس خوب نمی تونه مشکل مردم را حل کند من یک مثال بزنم؛ در تابستان من یک تحقیقی را انجام دادم یک مقایسه تطبیقی کردم بین کشورهای اروپای غربی که در آنها کارهای دموکراتیک بیشتر می شد و کشورهای اروپای شرقی که کمتر رعایت می شد. میانگین درآمد سرانه کشورهای اروپای غربی دموکراتیک، کشورهای آزاد، بالای 31 هزار دلار است و اروپای شرقی که دموکراسی در آنها کمتر است و هنوز نهادینه نشده 4 هزار و خرده ای است یعنی یک فاصله عجیبی را دارد و من همین جا عرض کنم که ما از 187 کشور آمار گرفتم درآمد سرانه ما، کشور هشتادوسومی هستیم ما هفت درصد منابع دنیا را داریم. واقعا برای کشوری مثل ما که دومین کشور دارای ذخایر نفت دنیا هستیم بعد از عربستان و دومین کشور دارای ذخایر گاز دنیا هستیم با 16 درصد گاز و 11 درصد نفت. ما واقعا باید کشوری باشیم که وضع 14 درصد زیر خط فقر داریم و اماری که بانک مرکزی اعلام کرده است، رشد این زیر خط فقر 2 درصد است یعنی روز بروز داریم فقیرتر می شویم.

ما قرار بوده است در برنامه چهارم توسعه با نفت 19،5 دلاری تورم را 9/9 درصد بکنیم ولی دوستان با نفت 80 دلاری رسانده اند به الی ماشاالله حالا می گویند 25 یا 30 درصد ولی واقعا خیلی بیش از اینهاست و مردم آن را لمس می کنند ضمن اینکه الان در دوره رکود اقتصای هستیم.

من یک اشاره بکنم که در بحث اقتصاد نماینده عربستان در کنفرانس دوحه اشاره کرد که ما خوشمان نمی آید که دنیای غرب دچار بحران اقتصادی شده است ولی ما سود کردیم از این بحران چرا؟ چون مشاوران اقتصادی به ما گفتند شما نفت گران خود را بفروشید که حدود 130 تا 140 دلار شده بود ما چهارصد میلیارد دلار صندوق ذخیره ارزی که پول در آن جمع کرده ایم، گفتند هزینه نکنید ما بعدا خواهیم گفت که کی هزینه کنید. بحران اقتصادی که شد او زمان چون قیمت تمام شده پروژه ها بیشتر بود، چون وقتی بحران اقتصادی می شود کار نیست، شرکت های سازنده حاضرند با نیم بها هم بیایند انجام بدهند، گفت ما الان با چهارصد میلیارددلاری که در ذخیره ارزی داریم می توانیم معادل چیزی حدود 1000 میلیارد دلار سازندگی توی کشور انجام دهیم.

ما در چهار سال اول دولت، دولت آقای احمدی نژاد بیش از 300 میلیارد دلار درآمد داشتیم، نفهمیدیم چی شد؟ کجا رفت، کجا هزینه شد؟ چه سازندگی صورت گرفت؟ و در بحث انتخابات مثلا سازندگی از چه نوعی بود قطار شیرازی که من اهل آنجاهستم، آمدند و قطار را برای قبل از انتخابات روی خاک ریل راه اهن کشیدند می خواهم اینها را بگویم که مردم را عصبانی می کند، توهین به شعور ملت اینهاست، یک مسافر را با این قطار به هر ضرب و زوری بود، مسافر را از شیراز سوار کردند و برای سالگرد امام آوردند تهران، قطار بعدی که رفت، از ریل خارج شد الان این قطار کجاست؟ تصویرهای آن را اقلا از روی اینترنت ببینیم. جایی که بنا بوده پل بزنند رودخانه ای که باید پر می کردند با کمپرسی با خاک پر کردند خط اهن کشیدند که فقط بخاطر رای این کار را انجام دادند.

مجری: در شهر شما اتفاقی نیفتاده؟ سازندگی انجام نشده است.

اطاعت: در شهر داراب که من نماینده اش بودم، در دوران اصلاحات که ما به قول ایشان شعار اقتصادی ندادیم یک کارخانه سیمان را با 11 درصد پیشرفت فیزیکی به اتمام رساندیم. یک بیمارستان با 33 درصد پیشرفت فیزیکی به اتمام رساندیم.یک سد را شروع کردیم که در سال اولی که ما شروع کردیم، سه و نیم درصد پیشرفت فیزیکی داشت. من پرینت اینها را گرفته ام و دارم ولی الان که قرار بود در سال 85 به بهره برداری برسد، هنوز به بهره برداری نرسیده، گازکشی کردیم در عرصه های مختلف. من از استاندار دولت آقای احمدی نژاد در چهار سال قبل سؤال کردم که شما که کاری انجام ندادید، فقط به ما بگویید قرار است چه‌کاری را انجام بدهید که ما سه یا چهار سال آینده بیاییم، به شما بگوییم چرا این کارها انجام نشده است، یک تابلو راجع به پتروشیمی در فقط در داراب نصب کرده اند، دیگر چیزی ندیده ایم.

مجری سؤال کرد:شما در مجلس هفتم رد صلاحیت شدید؟

اطاعت گفت: بله رد صلاحیت شدم.

مجری: اگر پیشنهادتان راجع به یارانه ها را بدهید این بحث را ببندیم.

اطاعت: بحث یارانه ها بسیار مفید است.

زاکانی: شما قانون مصوب مجلس را خوانده اید که در باره آن نظر می دهید؟

اطاعت: بله دیروز (سه شنبه) آقای انصاری در بنیاد باران آمد، خودش عضو کمیسیون است و در دانشگاه تدریس دارد، آمد توضیح داد من الان آن را نیاوردم.

زاکانی: می شود راجع به به آن یک دقیقه توضیح بدهید.

اطاعت: با یک دقیقه که نمی شود من باید به سؤال های شما جواب بدهم شما ده تا مسئله را مطرح کردید.

زاکانی: قانون را خدمتتان بدهم.

اطاعت: قانون را بدهید می خوانم و در یک برنامه با هم مناظره می کنیم.

زاکانی: حرف هایی که شما گفتید خلاف آن چیزی است که ما تصویب کردیم.

اطاعت: کلیت آن این است که شما قانون را، دعوایتان سردولت این است که بکنید زمان اجرای آن 5 سال باشد همان بحث زمانی که من می گویم. ولی دولت می گوید باید این را سه سال اجرا کند، من می گویم که ظرف 5 سال هم نمی شود من در سعادت آباد دارم زندگی می کنم.

زاکانی: شما چطور می خواستید یک‌ساله آن را اجرا کنید از سال 84 ماده 3 برنامه چهارم این را می گوید.

اطاعت: ما نمی خواستیم یک‌ساله اینکار را انجام دهیم! ما در سعادت آباد زندگی می کنیم نان سنگک 200 تومان بود در همین بحث یارانه ها که مطرح شد، کردند 500 تومان، در سعادت آباد که منطقه تقریبا متوسط به بالای جامعه زندگی می کنند، بالاشهر، قبلا که از دانشگاه می آمدم می خواستم یک نان بخرم صف طولانی بود نمی توانستم بخرم الان خلوت است! وقتی بالای شهر جامعه ما نان 200 تومانی می شود 500 تومان نمی توانند بخرند شما ببینید 14 میلیون جمعیت زیر خط فقر چکار می کند با هدفمند کردن یارانه ها.

می گویند اصولگرایی زاییده دهه 80 است، نه اصولگرایی از مجلس دوم شکل گرفته، مجلس سوم، مجلس چهارم چه کسانی را رد صلاحیت کردند. آنهایی که رد صلاحیت کردند، شما از اعقاب فکری آنها هستید. ادامه همان ها هستید. اقای ناطق نوری و دوستانتان و آقای باهنر الآن هم هستند. من جریان اصولگرا را از دهه 80 نمی دانم از دهه 60 می دانم، بحث متحصنین مجلس، من جزء متحصنین نبودم موافق هم نبودم در تحصن بارها هم اشاره شده و اینکه شما هی در بولتن هایتان می نویسید که مجلس ششم نوشته که رهبری جام زهر بخورد، این واقعا خیلی بی انصافی است. ما آمدیم با احترام بسیار بالایی طی یک نامه ای مشکلات کشور را به رهبری انتقال دادیم و گفته ایم که اگر این مشکلات حل نشود، خدای نخواسته ممکن است زمینه و فضایی ایجاد شود که ما مجبور به خوردن جام زهر شویم. این واقعا از یک نماینده مجلس بعید است که اینجور خلط مبحث می کند و یک مطلبی را خلاف به مردم می گوید.

مجری:پس با نامه موافق بودید؟

اطاعت: بله نامه را امضا کرده بودم و از آن دفاع می کنم؛ در بحث صیانت از آرا دوستان آن‌قدر این قانون گرایی شان گوش فلک را کر کرده، این صیانت از آرا قانون است، در 30 مرداد سال 70 این قانون تصویب شده که کاندیداهای ریاست جمهوری می توانند در پای هر صندوقی یک نماینده داشته باشند. خوب ما 46 هزار صندوق در سراسر کشور داشتیم. 45 هزار تا، اصلا 40 هزار تا. می خواستیم 40 هزار تا نیرو را آموزش بدهیم، سازماندهی کنیم که اینها بروند سر صندوق رای و آنجا ناظر بر صندوق رأی باشند. این کمیته که هیچ، یک سازمان عریض و طویل هم نیاز دارد. آن شب اقای شریعتمداری هم فرمودند و ایشان هم می فرمایند که شما چرا کمیته صیانت از آرا تشکیل دادید لابد این یک توطئه خارجی بوده، بابا این قانون بوده، قانون من دارم می خوانم، شما که خیلی مدعی هستید که به اصطلاح قانونمند هستید، من الان دستورالعمل آن را هم خدمت شما می دهم بعد یک سؤال می کنم.

شورای نگهبان 700 هزار رای مردم را در انتخابات مجلس ششم در تهران ابطال کرد. در انتخاباتی که ناظر شورای نگهبان بود از یک جریان فکری اصولگرا که نباید اینطور باشد و برگزار کننده آن اصلاح طلب ها بودند، چطور در انتخاباتی در شهر تهران 700 هزار رای ابطال شد ولی در انتخابات ریاست جمهوری که شب انتخابات رفتند و پول دادند به ملت، آن پروژه ها را آنطور افتتاح کردند. مثل قطار شیراز که اشاره کردم این انتخابات بی عیب و ایراد بود، تا 25 خرداد ملت آمدند به این نتیجه که اعلام شده بود، اعتراض کردند.

حضرت امیر چه می گوید، اگر مردم به تو بدگمان شدند و تو را در موضوعی متهم کردند، با بیان روشن دلیل خود را بیان کن و سوء ظن آنها را با بیان دقیق برطرف گردان زیرا تو با این کار برای خودت پاداش درنظر گرفته ای و نسبت به مردم خود هم لطف کرده ای و با این عذرخواهی به هدف خویش که راه یافتن به حق است دست یافته ای. من سؤالم این است از آقای دکتر که شما چرا اجازه نمی دهید حالا ایشان می گوید خروجی اش به اشوب کشیده می شود. خوب نیروی انتظامی برای چه هست، نیروی انتظامی امنیت‌اش را تامین کند، اجازه بده مردم بیایند، از آن‌طرف شما می گویید آقای موسوی صحبت کردند، اگرآقای موسوی این بحث را کردند آقای احمدی نژاد بر اساس چه منطقی آن میتینگ پیروزی را برگزار کردند، در حالی که شورای نگهبان هنوز تایید نکرده بود، این که می گویید نظام بیشتر از ظرفیت خودش به دوستان امکان داد، شما که اجازه راهپیمایی ندادید، یک عده را هم که مثل آقای تاج زاده، آقای نبوی، آقای میردامادی، اصلاح طلبان و دوستان ما که فقط در انتخابات فعالیت کردند و سخنرانی انتقادی کردند، سیاست‌های دولت را نقد کردند، زندان کردید. آخر این نظام چه ظرفیتی را برای ما ایجاد کرده که ما از آن ظرفیت خبر نداریم که بیایم از آن استفاده کنیم.

مجری: آقای دکتر اطاعت ما وقت کم داریم و شما مستوفی ازوقت‌تان استفاده کردید، آقای زاکانی کوتاه صحبت کنید.

اطاعت تصریح کرد: انتخابات شوراهای دوم آزاد بود، دوستان برنده شدند و ما هم به رأیشان احترام گذاشتیم، هیچ بحثی نبود. در انتخابات دوم اگرچه آقای کروبی منتقد بود اما من با روزنامه ایران مصاحبه کردم و گفتم که انتخابات سالم بود، اگر انتخابات سالم برگزار شود، ما مشکلی نداریم و می پذیریم اما بحث این است که شما انتخاباتی برگزار کردید که از دوازه عضو شورای نگهبان، هشت تا به نفع یک کاندیدا سخنرانی کرده است. خوب معلوم است که مردم نتیجه انتخابات را نمی پذیرند و بعدش بحران بوجود می آید. پریشب می گفتند ما پیش بینی کردیم که بحران می شود، معلوم است کسی می خواهد در گوش دیگری بزند، خیلی نیاز به هوش ندارد، پیش بینی خیلی انتقاد و اعتراض ساده است.

امام در باره نهضت آزادی سخن گفته اند در باره عدم حضور نظامیان در سیاست هم گفته اند چرا عمل نمی کنید.

مجری به اطاعت متذکر شد که این رسم مناظره و گفت وگو نیست.

زاکانی تصریح کرد: من استفاده کردم و ایشان اگر بخواهند حرف های تکراری را بازهم برای مردم بیان کند، من حرفی ندارم. ایشان فرمودند من این اتهام را زده ام در باره نامه 127 نماینده به آقا و موضوع جام زهر، این اصل نامه است و موضوع هسته ای است و از روی نامه می خوانم.

نوشته اند که اگرجام زهری باید نوشید قبل از آنکه کیان نظام و مهمتر از آن استقلال و تمامیت ارضی کشور در مخاطره قرار گیرد، باید نوشیده شود.

تهمت نزدم و این نامه یک سند سیاهی است که در تاریخ مجلس ششم ثبت شده است.

راجع به همه چیز خودشان صحبت کردند و به جناب آقای احمدی نژاد رییس جمهوری انتقاد داشتند که در باره همه چیز می دانند، به نظرم خودشان هم راجع به همه چیز می دانند چون در باره همه چیز اظهار نظر کردند.

اطاعت گفت: من دکترای سیاسی هستم و آقای احمدی نژاد مهندس است، تخصص من توسعه است و در باره اقتصاد هم می توانم حرف بزنم.

زاکانی ادامه داد: در اثنای سخنان ایشان مشخص و معلوم شد، به برنامه چهارم که خودشان تصویب کردند، توجهی ندارند که قرار بود یکباره شوک افزایش قیمت به جامعه تحمیل شود اما مجلس هفتم جلوی آن را گرفت. و نه یکبار برنامه مصوب مجلس هشتم در باره هدفمند کردن یارانه ها را خوانده اند و درباره این سند بزرگ و کار ملی اظهار نظرمی کنند.

آقای اطاعت به من جواب ندادند که چرا بحث تقلب و جنایت را مطرح کردند بدون اینکه یک دلیلی بیاورند. جز این کلی گویی ها، آنان مرتکب جرمی بزرگ یعنی متهم کردن نظام شدند. امروز کشور هفت ماه است که در آتش این جرم بزرگ می سوزد.

بیستم ماه جاری صداوسیما نظرسنجی کرده است با 829 نفر جامعه آماری در تهران، مهمترین مسایل اعلام شده از سوی مردم این است، 26 و نه دهم درصدبیکاری، 18 درصد گرانی، 13 و شش دهم درصد اقتصادی، انتخابات 4 و نیم درصد، آشوب های اخیر چهار و سه دهم درصد و نبود اتحاد بین مردم دو و سه دهم درصد است که نافی اظهارات آقای اطاعت می باشد.

مردم مشکل‌شان چیز دیگری است و شما با این التهاباتی که در جامعه ایجاد کردید نرخ بیکاری در تهران 10درصد بوده و مرکز آمار الان 13 درصد اعلام کرده است. یک دهم یک دهم تلاش می کنند کم کنند اما یکدفعه با این شرایط التهابات که آن هم با قانون شکنی ها و فراهم ساختن زمینه سوء استفاده یک عده ای شرایط رفت به سمتی که امروز دغدغه های ذهنی مردم چیز دیگری است.

اگر بناست لایحه هدفمند کردن یارانه های به عنوان یک کار ملی انجام شود، باید از ظرفیت همه استفاده شود، در این جهت همه باید کمک کنند تا این کار ملی که سیاسی نیست به سامان برسد. اگر دولت آقای خاتمی کار خوبی کرده، ما موظف بودیم بگوییم و می گفتیم، پس من خواهشم می کنم امروز هم باید انصاف رعایت شود، این مردمی که آمدند پای صندوق ها رای دادند یک بخش عمده ای که در واقع رای دادند، به‌خاطر این بود که شرایطشان تغییر پیدا کرده در محیط جغرافیایی خودشان بود که آقایان معترض بودند که چرا کار کردید و حالا ایشان می گوید که کاری صورت نگرفته است.

برخی به‌جای دلیل و استدلال آوردن برای بهانه تقلب، آن کارها را کردند و این سرمایه ملی را مخدوش کردند.

به نظر من با توجه به اینکه اسم برنامه شما نگاه به آینده است و مردم هم از همه مسایل در 9 دی گذشتند و نشان دادند در نقطه نکات تکراری نمی مانند. نگاه به آینده التزام به قانون است، توجه به عقلانیت به‌دور از احساس محض است و التزام به شعارها است. کسی که شعار می دهد، در مقام عمل باید پاسخ دهد، آقای موسوی این عزیز محترم قبل از انتخابات گفتند من آمده ام قانون را پیاده کنم، با همین روحیه بی قانونی مخالفم اما بعداز انتخابات مشخص شد که اوج این روحیه در وجود خود ایشان است و در حقیقت قانون را زیر پاگذاشتند و قانون شکنی کردند که این اتفاقات و مشکلاتی بوجود آورد.

به نظرم نگاه به آینده باید در چارچوب قانون، توجه به عقلانیت، مدنیت، دوری از احساسات و رفتن در مسیری باشد که بشود از همه ظرفیت های کشور استفاده کرد.

کسی دشمن انگاری نمی کند، دوست هم ندارد کسی را از خانواده انقلاب بیرون کند، یک همچنین حقی برای هیچکس نیست، اما اگر کسی داشته های یک ملت را نادیده گرفت وضربه زد به این داشته ها و در ادامه نه تنها توبه و از آشوبگران اعلام برائت نکرد و عذری از ملت نخواست و ادعاهای گذشته اش را تکرار کرد ملت باید با او چکار کند. به نظرم ملت نجابت به خرج داده است.

مسئولان باید در مسیر ریشه یابی این فتنه باشند و سرنخ های پیدا و پنهان آن را پیدا کنند و از این نقمت به عنوان یک نعمت استفاده کنیم برای آینده تا یک محیط کاملاً شفاف فراهم شود تا بشود از همه ظرفیت ها استفاده کرد و ریشه فتنه هم خشکانده شود.

فردی مانند مگس در کنار گوش رئیس جمهور وز وز می کند

خبرگزاری فارس نوشت:

آیت‌الله احمد علم‌الهدی در خطبه‌های این هفته نماز جمعه مشهد در جوار بارگاه نورباران رضوی اظهار داشت: دشمن کیان دینی و علمی ما را نشان رفته است.
وی ادامه داد: دشمن کیان علمی ما را با این ترورها و کیان دینی ما را در روز عاشورا مورد تهاجم قرار داد.
وی تاکید کرد: ما نیز نباید کوتاه بیاییم و بدانیم تا جایی که تهاجم است، دفاع هم لازم است.
عضو خبرگان رهبری با اشاره به وجود جنگ نرم گفت: باید بدانیم در این عرصه، تهمت، افترا و دشنام است، اظهار داشت: شما در میان امام جمعه‌های کشور کسی را نمی‌بینید که در روزنامه‌های شهرش هفته‌ای چند بار به او دشنام بدهند اما باکی ندارم.
وی ادامه داد: حتی به دوستانی مطمئن خودم که مرا به تندی می‌کنند گفته‌ام که من تندرو نیستم اما تا جایی باید پیش رفت که تهاجم است.
این مدرس حوزه با اشاره به توهین‌های دشمن به ولایت فقیه گفت: ما حتی به مقدساتشان نیز دشنام نداده‌ایم بلکه ممکن است از عباراتی تیز استفاده کرده باشیم.
وی خاطرنشان کرد: در این مسائل، جناحع جریان و آدم‌ها مطرح نیبستند بلکه مسئله تهاجم است و ما تهاجم به کیان دینی را برنمی‌تابیم.
رئیس ستاد احیای امر به‌معروف و نهی از منکر خراسان رضوی با اشاره به سخنان اخیر اسفندیار رحیم‌مشایی درباره یکی از پیامبران گفت: این توهین رئیس دفتر رئیس جمهور توهین به مقدسات دینی است.
وی تاکید کرد: تو چه کاره‌ای که مدیریت پیامبران را تشخیص دهی و چرا باید در جشنواره رازی یک منشی دفتر باید سخنرانی کند.
خطیب جمعه مشهد با بیان اینکه در دوران نوح نسل بشر رو به انقراض بود و ایشان بشر را نجات داد گفت: مدیرتر از نوح پیدا نمی‌شود.
وی با بیان اینکه مدیریت هر پیامبری در راستای رسالتش است گفت: در زمان عیسی نیز یهودیان جنایات خود را به حساب خدا می‌گذاشتند و مسیح(ع) این مسیر را عوض کرد و یهود جنایت‌کار به اقلیت تبدیل شد و هنوز منفور است.
وی ادامه داد: این مردم در انتخابات ریاست جمهوری به فردی متدین، صادق و ساده‌زیست رای داد آن وقت فردی مانند مگس درکنار گوش وی وزوز می‌کند که به رئیس جمهور در ابتدا تذکر داده‌ایم.
علم‌الهدی با بیان اینکه ما پای رای خود ایستاده‌ایم تاکید کرد: ما اجازه حضور یک مگس در کنار گوش رئیس جمهور را نمی‌دهیم.
وی با بیان اینکه ما اجازه توهین به مقدسات را به هیچ فردی نمی‌دهیم، گفت: این دین، قرآن و ائمه آسان به دست نیامده که راحت از دست بدهیم.
خطیب جمعه مشهد تاکید کرد: ما نمی‌ایستیم کسی بر اساس بی‌فکری و فردی به‌خاطر دوستی با دشمن به دین ما بتازد. 

گفتنی است پیش از این در جریان سفر رئیس جمهور به مشهد، آیت الله علم الهدی در اعتراض به حضور مشایی جایگاه سخنرانی را ترک کرده بود.

واکنش قاطع رئیس‌جمهور به اظهارات جوان اهوازی

دیدار روز پنجشنبه رییس جمهوری با منتخبان و فرهیختگان خوزستان که در تالار مهر اهواز برگزار شد با حاشیه هایی همراه بود‏.‏ به گزارش پرچم، هنگامی که رییس جمهور پشت تریبون قرار گرفت یکی از حاضران در جلسه که فردی جوان بود خطاب به دکتر احمدی نژاد از اینکه در این جلسه موضوع وهابیت در خوزستان مطرح نشده انتقاد کرد که با واکنش تند رییس جمهور روبه رو شد‏.‏ احمدی نژاد این حرکت وی را تقویت تفکر وهابیت دانست و گفت‏:‏ این حرکت شما در راستای تقویت وهابیت بوده و اشتباه است‏.‏ رییس جمهوری افزود‏:‏ اگر شما دلسوز کشور هستید به صحبت هایی که اینجا مطرح می شود گوش دهید، چرا که بنده آمار دقیق مربوط به وهابیت را در خوزستان دارم و با ابراز احساسات کار جلو نمی‌رود بلکه باید برنامه ریزی کرد‏.‏ این صحبت های احمدی نژاد با حمایت و تشویق حاضران روبه رو شد‏.‏ رییس جمهوری دراین خصوص گفت‏:‏ در خوزستان گروه های انحرافی جایی ندارند و مردم ریشه این گروه ها را خشک می کنند که حاضران درجلسه احسنت گفتند‏.‏

وصایای شهید «نواب صفوی» لحظاتی پیش از حرکت به سمت جوخه آتش


خبرگزاری فارس: شهید نواب صفوی ، لحظاتی پیش از حرکت به سمت جوخه آتش ، آخرین وصایای خود را این گونه به رشته تحریر در آورد: وصیتنامه اینجانب سید مجتبی میرلوحی معروف به نواب صفوی. من از مال دنیا در زندان چیز ناقابلی ندارم به جز اشیاء مختصری که موجود است و آنها را به خانواده و مادرم بدهید


شهید نواب صفوی در آخرین ساعات حیاتشان در زندان نیز وصیت نامه کوتاهی داشته اند که متن کامل آن بدین شرح می باشد:

بسم الله الرحمن الرحیم

وصیتنامه اینجانب سید مجتبی میرلوحی معروف به نواب صفوی. من از مال دنیا در زندان چیز ناقابلی ندارم به جز اشیاء مختصری که موجود است و آنها را به خانواده و مادرم بدهید و نشانی منزل مادرم فعلاً چون از منزل قبلی خود بیرون رفته‌اند و در منزل برادرشان می‌باشند، به منزل برادر ایشان خیابان امیریه چهارراه گلبرگ کوچه اسلحه‌دار باشی منزل آقای سید محمود صفوی وکیل پایه یک دادگستری می‌باشد.

به یاری خدای توانا- سید مجتبی نواب صفوی

ساعت 3 بعد از نیمه شب 27 دیماه 1334


این وصیتنامه در حضور آقای فلسفی‌نیا، قاضی عسگر لشگر2 زرهی و نماینده دادستان ارتش سرهنگ اللهیاری و آقای دکتر تدوین نوشته شده است.

به یاری خدای توانا- سید مجتبی نواب صفوی

پس از وصیت بالا مراسم مذهبی به عمل آمد.

عکس:: اهانت سبز اموی به پرچم مقدس جمهوری اسلامی

موج اهانت های جنبش سبز اموی به مقدسات مردم آنقدر گسترده شده است که این طیف برای به دست بستن پارچه سبزبه پرچم مقدس جمهوری اسلامی نیز رحم نکردند.

 

 

ضرب و شتم رئیس پلیس تهران توسط زن رزمی کار

برخورد ضعیف نیروی انتظامی با اغتشاش گران روز عاشورا باعث صدمه دیدن بسیاری از شهروندان تهرانی از جمله سربازان و پرسنل پلیس در این روز شد.

به گزارش جهان، همزمان با بررسی پرونده فاجعه کهریزک که طی آن به تخلفات برخی اعضای متخلف نیروی انتظامی پرداخته شده و برای 12 نفر از آنان کیفر خواست صادر شده است، برخی سعی دارند در محافل مختلف علت واکنش ضعیف نیروی انتظامی در مقابل اغتشاشگران را پیگیری ماجرای کهریزک و ترس مامورین از پیگرد قانونی در صورت برخورد با اغتشاش گران اعلام نمایند.

حال آنکه این دو مقوله هیچ ارتباطی با هم ندارد. در موضوع کهریزک تخلف اصلی به دلیل بدرفتاری با زندانیانی است که دفاعی از خود نداشتند و حتی اگر فرض هم نمائیم همه آنها اغتشاش گر بوده اند، ماموران حق برخورد غیر اسلامی با افراد بی دفاع را نداشتند. اما در ماجرای اغتشاشات میدانی و جنایتهای اغتشاش گران در روز عاشورا مهاجمین اصلی عده ای اراذل و اوباش بودند که با اقدامات خود جان و مال مردم را هدف گرفته بودند، بنابراین کم کاری نیروی انتظامی در این زمینه قابل توجیه نیست.

در همین زمینه خبرنگار جهان با خبر شد، آزادی عمل اغتشاش گران در روز عاشورا تا حدی بود که علاوه بر تخریب اموال نیروی انتظامی و حمله وحشیانه به پرسنل آن، یک زن رزمی کار به فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ حمله نموده و به شدت وی را از ناحیه صورت زخمی کرده است.

ظاهرا نیروی انتظامی این کماندوی زن! را بازداشت نکرده است.

با این حال اظهارات سردار احمدی مقدم پس از حرمت شکنی های روز عاشورا، نشان از عزم جدی پلیس برای برخورد با اغتشاش گران و اراذل و اوباش دارد.

فتوای آیت الله مکارم در مورد تماس با رسانه های بیگانه

حضرت آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی از مراجع عظام تقلید در باب رجوع به سایت های معاند و بیگانه، گفت: برقراری ارتباط با آنها شرعا جایز نیست.



به ‌گزارش رسا این مرجع تقلید در پاسخ به سوالات شرعی برنامه زمزم احکام رادیو معارف همچنین درباره حکم نگاه ‌کردن به سایت ‌های بیگانه، گفته است: نگاه ‌کردن به سایت‌های معاند، مخرب و رسانه ‌های بیگانه به ‌مصلحت مردم نیست.

متن این دو استفتا و پاسخ حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی بدین شرح است:

سوال 1 ـ درباره یک موضوع مثلا سیاسی و یا اجتماعی می توان به ماهوراه ها و سایت های خبری که بیگانگان دارند، نگاه کرد و اطلاعات آنها را بدست آورد؟

جواب: سایت های خبری بیگانگان آنهایی که خیلی بخواهند درست عمل کنند گزینشی عمل می کنند یعنی هرچه به ضرر باشد می گویند و هرچه منفعت باشد نمی گویند و غالبا هم تحریف می کنند و گاهی اصلا جعل و دروغ در آن است، نگاه کردن به آنها باعث انحراف فکر می شود و سبب می شود انسان وسوسه شود. نگاه کردن به آنها به مصلحت مردم نیست. بله افرادی هستند در سازماهای اطلاعاتی، انتظامی و وکلای مجلس و امثال این ها می خواهند قضاوت آنها را ببینند و بر اساس آنها بتوانند تدبیر امور مملکت کنند برای آنها اشکالی ندارد برای توده مردم مسلما اشکال دارد.

سوال 2 ـ ما اگر بخواهیم با رسانه های بیگانه ارتباط برقرار کنیم با توجه به اوضاع کشور به آنها اطلاعت بدهیم، از طریق پیام ایمیل سایت یا ماهواره، اطلاعات جاری کشور را بدهیم حکم شرعی آن چیست؟

جواب: مسلما با توجه به اینکه سایت های بیگانه کارشان شیطنت و ایجاد نفاق در بین مردم و متزلزل ساختن پایه های نظام جمهوری اسلامی و حتی متزلزل ساختن استقلال مملکت و آرامش مردم است، بنابراین تماس گرفتن با آنها و از این قبیل، کمک به ظلم و ستم به هموطنان و شرعآ و قطعا جایز نیست.

لاریجانی:آقای اوباما برایت متاسفم

رییس مجلس شورای اسلامی با تاکید بر نقش آمریکا و رژیم صهیونیستی در ترور دانشمند هسته ای ایران،گفت: آقای اوباما باید به حال شما تاسف خورد که از آن همه دعاوی انسان دوستانه و تغییرات، امروز همان چهره عقب افتاده جنگ طلب و اقدامات تروریستی از شما باقی مانده است.



به گزارش خبرنگار پارلمانی ایرنا،"علی لاریجانی" در سخنان پیش از دستور جلسه علنی روز چهارشنبه مجلس با بیان اینکه روز گذشته شهادت استاد گرانقدر دکتر علیمحمدی ملت ایران را متاثر کرد، گفت: ترور ناجوانمردانه فیزیکدان برجسته اتمی دردآور بود و به خانواده و همکاران دانشگاهی ایشان تسلیت و تعزیت عرض می کنیم.
وی افزود: به فاصله چند ساعت، یک گروه سلطنت طلب بی هویت که در آمریکا تحت سیطره "سیا" روزگار می گذراند طی اطلاعیه ای اقدام تروریستی را به گردن گرفتند.
لاریجانی اظهار داشت: شاید سازمان سیای آمریکا و رژیم صهیونیستی تصور کردند که با این اطلاعیه بی سروته می توانند رد گم کنند.
وی گفت:به ما اطلاعات روشنی از چند روز قبل رسیده بود که سرویس های اطلاعاتی رژیم صهیونیستی با همکاری سیا به دنبال عملیات تروریستی در تهران هستند.
رییس مجلس شورای اسلامی ادامه داد: شاید تصور می کردند با توجه به برخی مشاجرات داخلی، مجال برای چنین اقداماتی یافته اند و می توانند هم استادان دانشگاه را نگران کنند و هم به کارهای تحقیقاتی هسته ای کشور لطمه وارد کنند .
وی گفت: تمسک عجولانه ایالات متحده و رژیم صهیونیستی به چنین گروه بی هویتی به عنوان پوشش عملیاتی خود، افتضاح جدیدی برای آقای اوباماست.
لاریجانی افزود: فرض می کنیم شما توانستید حداقل خود را با این اطلاعیه ی گروه بی هویت سرگرم کنید، حالا در مقابل سوال دیگری قرار می گیرید که چرا این گروه تروریست را در ایالات متحده پذیرایی می کنید.
رییس فراکسیون اصولگرایان مجلس هشتم یادآور شد: مگر سال ها فریاد مبارزه با تروریست سر نمی دادید، و چند جنگ در منطقه ما با ایجاد ادعاهای دروغین تحمیل نکردید، پس چگونه کشور خود را لانه تروریست ها کرده اید.
وی خطاب به رییس جمهوری ایالات متحده آمریکا، گفت: آقای اوباما خیلی باید به حال شما تاسف خورد که از آن همه دعاوی انسان دوستانه و تغییرات امروز همان چهره عقب افتاده جنگ طلبی و اقدامات تروریستی گذشته از شما باقی مانده است.
لاریجانی افزود: شما خوب می دانید این اقدامات کثیف از نظر عملیاتی سبک و ساده است و بد سرنوشتی را در این حرکت ماجراجویانه برای خود آغاز و عملا اقدامات تروریستی را ترویج کرده اید.
وی یادآور شد: البته ایالات متحده از صدر پیروزی انقلاب اسلامی از همه ی روش ها در مقابله با ملت ایران از اقدامات جدایی طلبانه و کمک به گروه های تروریستی و جنگ تحمیلی در ابتدای انقلاب گرفته تا ماجراجویی های مختلف از جمله از مسئله هسته ای ایران استفاده کرد.
لاریجانی خطاب به آمریکایی ها،گفت: در سال های اخیر هر آن چه توانستید در جهت سنگ اندازی در موضوع هسته ای ایران دریغ نکردید.
وی با اشاره به تلاش های آمریکاییان در مسیر موضوع هسته ای ایران اظهار داشت: در ظاهر قیافه حق به جانب گرفتند و از همه نهادهای بین المللی بهره جستند تا در اراده ملت ایران در جهت پایداری در موضوع هسته ای خلل وارد نمایند.
وی گفت: از سیاست مفتضح چماق و هویج استفاده کردند تا ملت ایران را خسته کنند گاه از مذاکره سخن گفتند، گاه قطعنامه صادر کردند. هر روز با نوعی بازی دیپلماتیک، خواست رژیم صهیونیستی را عملی کردند.
لاریجانی گفت: حال بعد از ناکامی همه این روش های خصمانه به حذف فیزیکی دانشمندان هسته ای ایران روی آوردند.
وی افزود: خواهید کرد که این اقدامات تروریستی نیز نتیجه نخواهد داشت و ملت ایران با اراده محکم تر از دستاوردهای هسته ای کشور صیانت خواهد کرد.
رییس مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: اما این نقطه سیاه در پرونده جنایان آمریکا نسبت به ملت ایران ثبت خواهد شد و معلوم نیست این ماجراجویی پایان مناسبی برای شما داشته باشد.
وی گفت: هم زمان وزیر امور خارجه آمریکا هشدار دادند که تحریم های آتی علیه ایران گروه کوچکی از تصمیم گیرندگان را در بر می گیرد که آنها روابط سیاسی و تجاری با هم دارند و این راه، راه هوشمندتری برای تحریم ها است.
لاریجانی با بیان این جمله دو پهلو که "انصافا هوشمندی و ذکاوت از سرتاپای این سخنان می بارد"، ادامه داد: چه قدر از مسایل ایران بیگانه هستید شاید همین مقدار نقد سخنان شما به منفعت ما نباشد، بهتر است همین راه هوشمندانه را بروید و مطمئن باشید ایران روش مشابه شما را دنبال نمی کند بلکه شما را در مقابل شوک های منافع ملی آمریکا قرار می دهد.
وی گفت: سخنان نسنجیده و سخیفی هم سناتور مک کین و لیبرمن درباره حوادث ایران زدند که با حرف های سبک رییس جمهوری آمریکا که گفته بود مردم ایران حتی در روزهای مذهبی با مشت آهنین رو به رو شدند از نظر محتوایی به هم نزدیک است.
رییس فراکسیون اصولگرایان اظهار داشت: این امر نشان می دهد دو جناح حاکمیت آمریکا در مقابله با منافع ملی ایرانیان کاملا هم موضع و در یک راستا عمل می کنند